بیست دلیل بر وجود خدا ۱

🎁🎁بیست دلیل بر وجود خدا💎💎
۱.از قدیم گفتند آشپز که دو تا شد آش یا شور میشه یا بی نمک وقتی دو متخصص پزشک هر یک نظری دارند چگونه دو خدا که خود را خدا و همه کاره عالم می دانند دو نظر مخالف و بهم ریز نداشته باشند اگر عالم دو کارگردان و مدیر می داشت مطمئنا فاسد می شد لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا 
۲.تمام پیامبرانی که تا بحال آمده اند همه چنین ادعا کرده اند که از جانب خدای یکتا مبعوث شده اند در حقیقت اگر خدای دیگری می بود لا اقل رسولانی برای مردم می فرستاد!! در قرآن و نهج البلاغه آمده است.
۳.امیر مومنان علی علیه السلام فرمود: عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقود یعنی من خدا را به این شناختم که هروقت اراده ای داشتم دیدم آن اراده شکسته شد و تصمیماتی که گرفته بودم منحل شد!
۴.قرآن در جای جای آیات خود بندگان را به مطالعه عظمت و دقت و ظرافتهای مخلوقات عالم فراخوانده است آفریده ها در حقیقت آیات الله هستند و نشانگر قدرت و جمال و جلال و صفات و اسماء او هستند!

و فی کل شیء له آیه     تدل علی انه واحد 

برگ درختان سبز در نظر هوشیار  هر ورقش دفتری است معرفت کردگار 
۵.اگر هیچ دلیلی بر وجود خدا نباشد آیات انفسی یعنی لایه های پیچیده و ظرافتهای بدن خود انسان و زیباییهای محیر العقول وجود خودمان برای اثبات خدای دقیق و لطیف بس بود!!

برنامه فوق پیشرفته ای که به این سیستم داده شده هر جزئی وظیفه و مسئولیت خود را تمام و کمال انجام می دهد گلبول های قرمز از ورود دشمن و ویروس ها به بدن جلوگیری می کند ❗

شگفتی های خلقت انسان را حتما حتما بخوانید 👉

کتاب توحید مفضل می تواند منبع خوبی در این زمینه باشد🙏

بعضی ها دنبال معجزه هستند  نظر کن به درون بدن خود ای انسان

و فیک انطوی العالم الاکبر 
۶.برآورده شدن حاجات و نیازهای مادی و معنوی همینکه می بینم وجودی برتر از این عالم و عالمیان مرا می بیند صدای مرا می شنود و می تواند حاجات مرا برآورده سازد و نعمتهایی برایم فراهم آورد دلیل بر وجود اوست 
۷.نعمت حیات:
شما خودت میتونی زنده باشی؟ اگر خواستی زنده بمانی وقتی جناب عزرائیل آمد جان نده به او!
پس این زندگی و حیات از یه جایی آمده
از طرفی دهنده یک چیز باید خود دارای آن چیز باشد

ذات نایافته از هستی بخش.   کی تواند که شود هستی بخش 

8. از یه اعرابی بیابانی پرسیدند آیا برای این آسمان و زمین خدایی هست ⁉️

گفت البعره تدل علی البعیر و اثر الاقدام تدلّ علی المسیر افسماء ذات ابراج و أرض ذات فجاج لا یدلان علی اللطیف الخبیر 

سرگین شتر در بیابان دلیل بر عبور شتر از آن محل می کند ردپای انسان دلیل بر عبور و مرور انسان است.آیا آسمان دارای برج ها و زمین دارای چاله ها دلالت بر خدای ریز بین و آگاه نمی کند❗❗

9.کشتی وسط دریا شکسته شد شما روی تخته چوبی نجات پیدا کردی وسط دریا هیچ قدرتی نیست که شما را نجات دهد

جز قدرتی که مکان و زمان بردار نیست و در همه جا حاضر است و بر هر کاری قادر است از او میخواهی تو را نجات دهد تو را نجات می دهد ولی همینکه پایت به خشکی می رسد از خدا فراموش میکنی او همان خداست!!

۱۰.به دانشمندی که همه عالمان عالم شاگرد شاگردان اویند

گفتند آیا شما پروردگار خود را دیده ای ⁉️

فرمود: چگونه بپرستم خدایی را که ندیده ام 

الهی عرّفنی نفسک

کنون گر دست گیری جای آن هست

بسم الله الرحمن الرحیم 

یا محیی الاموات این مرده دل حیات خواهد خواهد

هرچند او برای خواستن لایق نباشد اما شما برای بخشیدن سزاواری!!
1)خداوندا، به حقّ نیک مردان                   که احوال بَدَم را نیک گردان

2)مکن ما را از این درگاه، محروم            چو گنجشکان، مران ما را ازین بوم

3)زبانی ده که اسرار تو گوید                روانی ده که دیدار تو جوید

4)دلم در آتش غفلت مسوزان             به معنی شمع جانم برفروزان

5)کنون گر دست گیری،جای آن هست       که گر دستم نگیری، رفتم از دست

6)مکن دورم ز نزدیکان درگاه            به راه آور مرا، کافتادم از راه

7)تو را خوانم به هر رازی که خوانم         تو را دانم به هر چیزی که دانم

                                                               گل و نوروز، خواجوی کرمانی

 

از آن روزیکه ما را آفریدی              بغیر از معصیت چیزی ندیدی

خداوندا بحق هشت و چارت            ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی

بابا طاهر عریان 

راهکارهای حضور قلب در نماز

بسم الله الرحمن الرحیم 

قبولی همه اعمال به نماز و

قبولی نماز به حضور قلب

حال حضور قلب چقدر مهم است؟ 

حضور قلب در نماز گمشده بسیاری از اهل نماز است.

می خواهی به دیدار کسی بروی که از هر جهت ‍‍بی نیاز و کارگشا و دست و دل باز و مهربان و کریم و گوینده بازآ هرآنچه هستی بازآ هست

چگونه و با چه حالی به محضر او حاضر میشوی؟

اگر پارتی مهربان و توانمند و با نفوذ داشته باشی چقدر حاضرید در برابر او خم و راست شوید؟!

وقتی اهمیت این مطلب برای ما روشن می شود که بدانیم

قبولی تمامی اعمال به قبولی نماز بستگی دارد و بعد از آن قبولی نماز به حضور قلب بستگی دارد!

حال شیوه ها و فرمول و راهکارهای آن کدامند؟
۱. تجسس نکردن:

کنجکاو بودن و سرک کشیدن در کارهای مردم باعث خواطر می گردد یعنی آنچه قاتل نفس و فروشنده نماز است.

جمله (من باید از کار فلانی سر در بیارم) جمله شیطانی است نه رحمانی!
2. حس و روحیه ارتباط برقرار کردن بیش از حد با همگان: 

انسان هرچه از زندگی دیگران کمتر بداند زمینه گناهان و آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد بود!
3. افزایش عشق و محبت خدا:

کسی که تو را از پدر و مادر بیشتر دوست دارد، دوستش نداری!
4. لقمه حلال:

الْعِبَادَةُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ؛ عبادت کسی که حرام خواری می کند مانند ساختمانی است که بر روی شنزاری روان بنا شده باشد
5. مستحبات نماز مانند عطر که باعث حضور ملائکه در خانه می‌شود 
6. مسواک چوبی راه قرآن خواندن پاک و تمیز می‌گردد 
7. جانماز سفید 
8. لباس سفید 
9. کلاه سفید
10. فضای بی عکس عکس درون اتاق نباشد
11. اشیاء حواس پرت کن اطراف انسان نباشد:

بهترین کار برای تامین این مهم تخصیص اتاقی ولو کوچک ولی ساده و بی آلایش به اتاق عبادت است!
12. توجه به عظمت بی نهایت پروردگار
13. توجه به میزان نیاز انسان به منبع حیات بخش و قدرت لایزال:

حاجتت را

از خدا بخواه که اگر بدهد نعمت است و اگر ندهد حکمت

از کسی مخواه که اگر بدهد منت است و اگر ندهد ذلت 

آیا حیات میخواهی؟ قدرت و علم و فضائل دیگر را لازم داری؟ بله پس باندازه بی نهایت به بی نهایت نیاز داریم

تا حالا توجه کردی بنی بشر به یک نفس وابسته است اگر حی متعال فیض نبخشد چه میکنی؟!
14. توجه به میزان بدهکاری ات به خداوند:

تو هر چه داری از وجودت است و وجودت را خدا به تو داده است
15. توجه به نیستی و حقارت انسان در برابر او:

دیدن کلیپ میکرو و ماکرو به دوستان سفارش می شود بزرگی سرسام آور کهکشان ها و دقت و ظرافتهای محیرالعقول عالم آفرینش ببین چقدر هیچی!
16. توجه به محبت شدید مربی مهربان به انسان:

لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند ، می دانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، هر آینه از شوق جان می سپردند
17. گناه نکردن:

گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان      نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

گناه شکستن حرمت قرق خداست و بی ادبی و این جسارت سد راه بسیاری از خیرات و منافع می شود 
18. حضور قلب در هنگام وضو گرفتن:

امام حسن علیه السلام وقتی وضو می گرفتند رنگ صورتشان متغیر می شد 
19. ذکر دائم زبانا و قلبا به یاد خدا بودن:

به یکمرتبه نمی شود خدا را حاضر دید بلکه دائم باید حاضر دید تا در هنگام نماز به راحتی حضور وجود داشته باشد
20. تخلیه افکار و خطورات قبل نماز:

۵ دقیقه قبل از نماز انسان بنشیند و افکار و آنچه در ذهن دارد را تا بعد نماز تعطیل کند و دور بریزد 

۲۱.اینکه بداند نماز چیست؟ و چه فوائدی دارد؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو در آن نیاز به معرفت و شناخت داری

۲۲.دشمنی نکردن با دوستان و اولیاء خدا:

برخی خواسته یا ناخواسته با دوستان خدا از ستیز در می آیند که هیچ دوست غیوری از دوست خود نمی گذرد 

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد     خداش در همه حال از بلا نگه دارد

کوزه ای که نباید شکست

بسم الله الرحمن الرحیم 

کوزه ای که نباید بشکند...
با گام هایی آرام، وارد دکان کوزه گری شد. سرش را بلند و کرد و گفت یک کوزه می خواهم.
نوح کوزه ای به او فروخت.
مشتری غریبه هنوز از دکان خارج نشده بود که ترق...! صدای شکستن کوزه آمد.
مشتری عجیب و غریب نوح بازگشت و گفت: یک کوزه دیگر بده!
نوح کوزه ای دیگر به او داد و باز صدای خرد شدن سفال و شگفتی بیش تر نوح! با خود گفت یک بار حواسش نبود اما این بار چه؟
باز هم مرد غریبه کوزه ای دیگر گرفت و این بار جلوی خود نوح زد و آن را شکست و باز کوزه ای دیگر خواست. نوح نبی با عصبانیت گفت اگر هم می خواهی کوزه های مرا بخری و بشکنی حداقل جلوی من که آن ها راساخته ام این کار را نکن، دلم برای مصنوع دستم می سوزد!
مرد غریبه لبخندی و زد گفت تو که دلت برای چند کوزه بی جان می سوزد، چطور از خدا می خواهی خدای تو بدون راه برگشت، قومت را عذاب کند و به آن ها رحم نکند؟ آن ها نیز مصنوع خدایند!
مرد غریبه، آشنا درآمد... او جبرائیل بود با پیامی از خدای رحیم!

هیچ چیز نزدخدا دوست داشتنی تر از جوان توبه کننده نیست.
چه خدای خوبی! هیچ وقت در خانه اش را نمی بندد، هیچ گاه نمی گوید که برو تو دیگر به درد من نمی خوری. در رحمتش باز باز، مهربانی اش خروار خروار و لطف و بخشش او کرور کرور... (مجله  دیدار آشنا  مرداد ماه سال 1390 شماره ۱۳۰)
میدونی این داستان کی اتفاق افتاد؟ 

بعد از قریب به هزار سال تبلیغ جانانه و دلسوزانه و خستگی ناپذیر  حضرت نوح علیه السلام وقتی که مشرکین هدایت نشدند حضرت دست به دعا و نفرین برداشت قرار شد طوفان بیاید هیچ انسان عاقل و منصفی بر ایشان در این نفرین کردن خرده نمی گیرد. اما خدا جبرئیل را می فرستد و کوزه او را می شکند تا میزان عشق و علاقه خود را به بنده اش بیان کند. 
یعنی بعد از این همه شرک و بت پرستی و بد و بیراه گفتن هنوز بنده اش را دوست دارد!
ببین معرفت خدا را و بی معرفتی بنده را

مهربانی مفرط خدا نسبت به بندگان
خدا عاشق بنده اش است بنده عاشق چیست؟

خداشناسی ما

خداشناسی و خداپرستی ما
بندگی ما کجا و بندگی بندگان کجا
1. ما خود را از خدا طلبکار می دانیم در صورتیکه بدهکار او هستیم
2. ما هر روز حاجتی جدید می خواهیم گویا ما فرمانده هستیم و او فرمانبردار و نوکر
3. توجه های ما و عبادت های ما همیشه از روی طمع است برای اینکه به خواسته خود برسیم نماز و دعا و اعمال بجا می آوریم
4. خدا را ثروتمند بخیل می دانیم دائم می گوییم چرا فلان حاجت را به ما نداد در صورتی که او بدون صلاحیت و گاهی بدون درخواست به ما داده است و هیچ بخلی ندارد!
5. وقتی هم که حاجت را می‌گیریم بلافاصله سراغ کارهای قبلی خود می رویم انگار نه انگار که قول هایی به او داده بودیم
6. خدا را غایب می دانیم و در همه جا او را نمی بینیم فقط وقتی او را لازم داریم او را حاضر می بینیم
7. فقط وقت نیاز به یاد او هستیم (غفلت) در صورتیکه فرموده همیشه و در همه جا به یاد من باشید
8. یک سگ روحیه شکر نعمت دارد و تا ابد وقتی کسی به او غذایی بدهد از او تشکر می کند ولی ما پیوسته می گوییم کم است
9. خدای بی نیاز به شکلهای مختلف از کارهای نیک ما تشکر می کند ولی ما اصلا توجه نداریم که هر چه داریم ازدست و نعمتها و امکاناتی که او به ما داده را ضایع می کنیم
10. پیوسته غصه و دغدغه روزی و درآمد را داریم در صورتیکه رازق نمرده است و دستش هم نشکسته است
11. نمی دانم مدبّر و اختیار دار عالم و حوادث آن کیست چون همیشه ما می گوییم چرا باد آمد؟ چرا برف نیامد؟ چرا باران کم آمد؟ ما هستیم یا او؟ مگه عالم باید رخدادهای خود را با وفق مراد ما تطبیق بدهد!؟
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
سعدی

مافوق آرزوی خوبان عالم

بسم الله الرحمن الرحیم 

یکی از آرزوهای بلند خوبان عالم
آنست که از خداوند می‌خواهند که به آنها محبت خود را بدهد

آنها خواهان محبت خدایند تا اهرم محبت آنان را به سمت معشوق بکشاند تا به غیر او مشغول نشوند
یعنی دوست داشتن خدا، خود یکی از شاخص‌های موفقیت است
حال چه کسی در خواب شبش می‌تواند ببیند که نه اینکه او خدا را دوست بدارد

بلکه خداوند عالم او را دوست بدارد
چه کسانی را خداوند متعال دوست می‌دارد؟

 خوشا بحال این انسان‌های بلند پرواز! به کجاها رسیده‌اند؟!
قرآن کریم این افراد را معرفی می‌کند
۱.نیکوکاران
وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ [195]
سوره البقرة

احسان و نیکوکاری گاهی به انجام کار خوب است و گاهی به درستکار و به تعبیر عامیانه به تمیزکار بودن است.
۲و۳.اهل بازگشت و اهل پاکیزگی
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ [222]سوره البقرة
۴.پیروان راستین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ [31]سوره آل عمران

دلداده خدا

عشق و محبت به خدا (معشوق حقیقی عالم)
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند          فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                  دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

دلدادگی حضرت شعیب علیه‌السلام به خدا
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده فرمود:حضرت شعیب علیه‌السلام به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد، خداوند او را بینا کرد،

باز آن قدر گریست تا نابینا شد، ‌باز خداوند او را بینا کرد،

برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریست که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد،

در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد:
«ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه می‌دهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم.»
شعیب علیه‌السلام عرض کرد:
«اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکَیتُ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِکَ، وَ لکِنْ عُقِدَ حُبُّکَ عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراکَ؛

ای خدای من و ای آقای من! تو می‌دانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه می‌کنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل ) بنگرم

و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم، و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری.»
خداوند به شعیب فرمود:«اکنون که دارای چنین حالتی هستی به زودی کلیم و هم سخن خودم موسی علیه‌السلام را خدمتگزار تو می‌کنم.» 
  پس از آن حضرت موسی علیه‌السلام بیش از ده سال چوپان حضرت شعیب علیه‌السلام گردید.

علل الشرایع ص ۵۷ بحار الانوار ج۱۲ ص ۳۸۱
عشق خدا با هستی انسان چه می کند؟

که خواب و خور را از انسان می رباید
حضرت موسی علیه السلام وقتی که برای مناجات و راز و نیاز با خداوند عالم به کوه طوررفته بود

 چهل روز نه غذا خورد نه آبی آشامید و نه ...

أللهم أذقنا حلاوه محبتک و عشقک و عبادتک ومعرفتک

کارت زرد بازی

کارت زرد و  قرمز 
در بازی فوتبال فقط یک کارت داده می‌شود
دفعه دوم از بازی اخراج می‌شود  

ای ستاره بازی زندگی با خطاهایی که کردی تا حالا چند کارت زرد و قرمز گرفتی! 
ولی در زمین بازی خدا هزار کارت قرمز و زرد هم که بگیری باز هم میتونی وارد بازی بشی
هر چی هستی هر که هستی باز آی

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ [53]سوره الزمر

بهای بهشت

🌺🌷بهای بهشت

نابرده رنج گنج میسر نمی شود  مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

آنکه بهشت می‌طلبد اهل تلاش و عمل و انجام وظیفه است. 

برای اینکه باید انسان اهل عمل باشد مثل می‌آورند به 

(بهشت را به بها می دهند نه به بهانه)

پس انسان نباید به محبت اهل بیت علیهم السلام و تشیع و نسبت داشتن با اهل بیت علیهم السلام و بهانه های دیگر

دل خوش کند.

بلکه باید امروز  عمل نیک بکارد تا فردای قیامت درو کند!

اصل مطلب درست است و روایات هم براین مطلب شهادت می دهند.

ولی بهشت رفتن با درجه انسان دو مطلب است 

تقوا و عمل و عدم اتکا به ولایت موجب رشد شخصیتی و بالا رفتن درجه انسان می‌شود 

ولی ورود به بهشت آسان است 

در جواب این مثل عارفی فرزانه و اهل دقت فرمود

(بهشت را به بهانه دهند نه به بها)

پس خوشا به حال همه که خدایی این چنین مهربان دارند😃

روایات بسیاری گواه این مدعاست.

منبع شناسی تبلیغ در موضوع خداشناسی

 

 

یکی از مهمترین کارهایی که یک جوان و نوجوان باید در زندگی انجام دهد تا سرنوشت خود را بتواند به نحو احسن و خدا پسندانه رقم بزند این است که بتواند خدای خود را به خوبی بشناسد.

 

 

حال این مقوله از چه طرقی ممکن است؟

 

 

آیا او نسبت به راههای خداشناسی آگاهی دارد

 

 

آیا می داند چگونه می توان خدای خود را پیدا کرد

 

 

      منابع معرفی شده توسط گروه تحقیقی تبلیغاتی موفق شما را در یاری رساندن به آنان کمک بسزایی خواهد کرد انشالله