تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مطبوعِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود
تبلیغ دین بدون ابزارها و مهارتهای لازم بصورت دقیق و شفاف اثرگذار نمی باشد. رسالت این وبلاگ شفاف سازی مهارتها و الگوریتم سازی فن خطابه و دیگر مهارتهای لازم تبلیغ است.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳۰ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

نمیدونم چرا آمرین به معروف
شرایط امر به معروف و نهی از منکر را در نظر نمی گیرند😳
جایی که خوف جان باشد امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست چون حفظ جان از اوجب واجبات است❗
جایی که احتمال تاثیر سخن در مخاطب نمی‌رود، آب در هاون کوبیدن است.❗
سید ملبس رو دیدم با صدای بلند در خیابان بطوریکه جلب توجه هم میکرد با خانمی بحث می کرد صدا می زد بی غیرت و .. 😤
با رویه که در جامعه بوجود آمده که معمولا جسارت را به نهایت رسانده اند،
به نظر بنده تذکر لسانی به کم حجابها
فقط در صورتی است که
مبلّغ و آمر به معروف
هنر سخنورزی بداند و بتواند مخاطب را اقناع کند
و الا با دعوا و سروصدا و ناسزا و بی غیرت خواندن مردم
کاری پیش نمی رود که هیچ
۱.حالت تدافعی در آنها ایجاد می‌شود که در دراز مدت نتیجه عکس دارد و این بد است
۲.حرمت خود انسان نیز در مرای و منظر عموم شکسته میشود و این اصلا به صلاح نیست چرا که زدگی از لباس روحانیت و علما به ارمغان می آورد😭
یا اصلا امر به معروف نکن
یا اگر اهل امر به معروف هستی هنرمندانه اقدام کن
به نظر شما
امر به معروف هنرمندانه و روشمند و تاثیرگذار
چگونه است؟
چه ویژگیهای دارد؟
چه مهارتهایی می‌طلبد؟
چه شیوه هایی دارد؟
۱. قبل از هر چیز باید شیوه ارتباط گیری با مخاطبین لاابالی را بلد باشد زبان آنها را بداند تا بتواند ارتباط بگیرد!🤷‍♂️
۲.بتواند سخنی جذاب بگوید نه سخن شکننده
بنابراین باید ابزارهای جذاب سازی سخن را خوب ممارست داشته و مهارت پیدا کرده باشد💐
۳.باید خود متخلق باشد پس فحاشی و ناسزا گویی هم خلاف ادب است هم از بین برنده اثر کلام🙋‍♂️
۴.احترام پایه و اساس هر ارتباطی است
هرگز آنرا با مسخره کردن و فریاد و ناسزا خراب مکن🤲

خواهشا هنرمندانه امر به معروف و نهی از منکر کنیم⚙

بسم الله الرحمن الرحیم 

♥️ داستان اخلاقی 

پادشاهی قصد نوشیدن آب از جویباری را داشت ، شاهینش به جام زد و آب بر روی زمین ریخت . پادشاه عصبانی شد و  با شمشیر به شاهین زد . پس از مرگِ شاهین ، پادشاه در مسیر آب ، ماری بسیار سمی دید که مُرده و آب را مسموم کرده بود . وی از کشتن شاهین بسیار متاثر گشت . مجسمه ای طلایی از شاهین ساخت

و بر یکی از بالهایش نوشت :

یک دوست همیشه دوست شما است حتی اگر کارهایش شما را برنجاند . روی بال دیگرش نوشت :

هر عملی که از روی خشم باشد محکوم به شکست است👌🌹

بسم الله الرحمن الرحیم 
⭕حکایتی زیبا و خواندنی

صاحب دلی برای اقامۀ نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و آن ها را پند گوید. او نیز پذیرفت.
نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مردِ صاحب دل برخاست و بر پلۀ نخست منبر نشست.
گفت:”مردم! هرکس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مُرد، برخیزد.”
کسی برنخاست.
گفت:”حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد.”
باز کسی برنخاست!
سری تکان داد و گفت:”شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید، اما برای رفتن نیز آماده نیستید😥😳

❣یک دقیقه مطالعه و دقت🤔

چوپانی گله را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»

قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.»

قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.»

وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»

وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.»

🔺در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!

اینجاست که به ناجوانمردی بنده و مردانگی خداوند 

پی می بریم ❗❗😥😭😍

یکی از سناتورهای معروف آمریکا ، درست هنگامی که از درب محل کارش خارج شد ، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد.

روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و فرشته ای از او استقبال کرد.«خیلی خوش آمدید.این خیلی جالبه.چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می کنیم.به هرحال شما هم درک می کنید که راه دادن شما به بهشت تصمیم ساده ای نیست»

سناتور گفت «مشکلی نیست.شما من را راه بده ، من خودم بقیه اش رو حل می کنم»

فرشته گفت «اما در نامه اعمال شما دستور دیگری ثبت شده

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی بدون شناخت مسیر و راه و راهنمای آن ممکن نیست. 

راه و روش شناخت حضرات معصومین یعنی راهنمایان این مسیر من جمله امیر المومنین علیه السلام چگونه است؟

از آنجا که ما را در افق پرواز عقاب بلندپرواز آسمان معرفت و ملکوت راهی نیست،
هرکه از آقا سخن بگوید از دریافت ها و برداشتهای خود از شخصیت حضرت سخن گفته است!
هر کسی از ظن خود شد یار من        از درون من نجست اسرار من

پس باید بدنبال راهکار دیگری باشیم یعنی کسانی که در آن افق می توانند پرواز کنند ایشان را معرفی کنند!!
برخی از این راهها عبارتند از:
راه اول: علی شناسی در آئینه آیات

به اتفاق فریقین 313 آیه از قرآن در شان حضرت حضرت مولی الموحدین علیه السلام نازل شده است و به تعبیر خود حضرت هیچ آیه ای نیست که در آن یا ایها الذین آمنوا آمده باشد مگر اینکه من امیر و رئیس آنها هستم !! 
راه دوم: علی شناسی از طریق بیانات نبوی صلی الله علیه و آله و سلم
علی منی بمنزلة الرأس من الجسد عضوی که بدون آن بدن معنا ندارد و امکان ادامه حیات ندارد!
همه چیز را در یک جمله خلاصه کردند 
راه سوم: علی شناسی از طریق بیانات ام الائمه علیها السلام
راه چهارم: بیانات خود حضرت
از بیان خود ایشان حدود صد مورد در نهج البلاغه آمده است انواع دارد گاهی مستقیم گاهی غیرمستقیم
در خطبه متقین آمده است انی لمن قوم لا تاخذه فی الله ۱۴ شاخصه
گاهی مستقیما فرمود ان هاهنا لعلما جمّا در حالیکه اشاره به سینه مبارک می کرد. 
راه پنجم: از زبان ائمه اطهار علیهم السلام
حضرت زین العابدین در مجلس یزید در شام ۷۰ محور برای ایشان ذکر کردند
راه ششم: منطق حضرت و دیدگاه
راه هفتم: عملکرد حضرت با زیردستان
به عثمان بن حنیف وقتی که بازرسان حضرت خبر دعوت شدن او به مهمانی خاصی را دادند حضرت نامه نوشتند و فرمودند:
 دعیت الی مأدبة فأسرعت تمام مشکل این مهمانی حضور پولدارها و نبود فقرا بود
حضرت می فرماید من امام شما، خود را با شلاق ریاضت ادب میکنم

انما هی نفسی اروضها بالتقوی
امام هم زحمت کشید تا علی شده نه اینکه افاضه صرف باشد کما اینکه مردم گمان می کنند.

سخنران : شیخ محمد رضایی تهرانی 

بسم الله الرحمن الرحیم 

استادی یکسال با شاگردانش کنار آمد آنها درس نمی خواندند و سر وصدا می کردند او پیوسته آنان را به درس خواندن سفارش می کرد و آنها را از پشیمانی آخر سال بر حذر می داشت روز امتحان که شد شاگردان آمدند برای امتحان دادن ولی آماده نبودند نمره شان کم شد گفتند استاد چرا به ما نمره کم داد یکی از آنها با استاد قهر کرد و کلاس را با ناراحتی ترک کرد گفتند ما چکار کنیم نمره ها پایین است؟ ما نمره مان از این بیشتر می شود! استاد گفت من از اول سال یکسره به شما می گفتم درس بخوانید چرا تقصیر را گردن دیگران می اندازید نمره کم دادsurprise
پس از قدرنشناسی آنها او گفت درس بخوانید من که بخیل نیستم من خوشحال میشم اگه شما نمره خوب بگیرید!

 استاد بعد از این به یاد روزی افتاد که به خدا اشکال می کرد چرا به ما هدایای معنوی نمی دهی؟! چرا به ما مقامات معنوی نمی دهد!؟ انگشت شستش باخبر شد و گفت این جواب حرف خود من است
انسان همیشه دیگران را حتی خدا را مقصر می بیند نه خود را👉😥
کار کنید ما که بخیل نیستیم به هر که کار کند می دهیم!💐🎁🎁
داستان/ تمثیل

رازهای موفقیت در سیره امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام
رازهای موفقیت را باید در شخصیت های کم نظیر جستجو کرد!
در بخش ارتباط با خدا:
حضرت بگونه‌ای با کتاب رازهای سعادت انسان کتاب خدا مانوس بودند که وارد شده است،
گاهی هر سه روز یک بار ختم قرآن می‌کرد و می‌فرمود: اگر بخواهم می‌توانم در مدّتی کمتر ختم کنم، ولی از هیچ آیه‌ای نمی‌گذرم مگر اینکه می‌اندیشم کجا و درباره چه چیزی نازل شده است.
راه دیگر ارتباط با منبع بی نهایت خیرات یعنی خالق هستی نماز است
حضرت به قدری اهل نماز بودند که وارد شده است

نماز شب و نماز شفع و وتر و نافله صبح را هیچ وقت چه در سفر و در چه در حضر ترک نمی‌کرد.

در بخش ارتباط با مردم و اخلاق معاشرت:
ابراهیم بن عباس چنین گفت:
«هرگز ندیدم امام رضا علیه السلام به کسی یک کلمه جفا کند، و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند تا سخن او به آخر می رسید، و ندیدم که حاجتمندی را در حد امکان، رد نماید.
احترام به کرامت انسان
در نگاه مکتب، انسان شرافت خاص دارد. حرمت نهادن به جایگاه والای انسان در سیره اولیای الهی یکی از وظایف  به شمار می‌رود.
مردی از اهالی بلخ می‌گوید:
در سفر امام رضا به خراسان همراهش بودم. روزی سفره غذا طلبید و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر سفره نشاند. گفتم: جانم به فدایت، کاش برای اینان سفره‌ای جداگانه قرار می‌دادی! فرمود: دست بردار! خدا یکی است، پدر و مادر همه نیز یکی است، پاداش قیامت هم بسته به اعمال است.
سئوال از امام:

سبک زندگی /کار و اشتغال /اشتغال زنان/

 

مردی که رماتیسم و دیسک و .. داشت بخاطر جذب خانمها در شغل او از کار بیکار شده بود خانم او به دنبال کار راهی کارگاهها شده بود صاحب کار حقوق پرداخت نمی‌کرد قبض ها مونده بچه در بازار هوس گیلاس میکند مادر دوهزار تومانی که برای قبضها نگه داشته بود برای پسر گیلاس می خرد تا آبروریزی نکند.!!

اگر خانمی هم به فکر خود هم به فکر فرزند خود هم به فکر جامعه خود باشد، بهترین کارگاه را برای خدمت به خود خانواده و جامعه برای اشتغال انتخاب می کند و آن کارخانه خانه است.

 

مهارتهای خطابه/ ابزارهای جذاب سازی منبر/قالبهای ورود به مطلب/هنر پردازش کلام/خطابه دوست داشتنی

چگونه مخاطبین را بر جای خود میخکوب کنیم؟

چگونه مطلب منبر را شروع کنیم؟ (نقطه شروع)

آیات و روایات گوهرهایی هستند که اگر به انسانی که قدر و شأن آنها را نمی داند، بدون مقدمه چینی داده شود، حیف می شوند و ارزش گذاری لازم اتفاق نمی افتد.

یکی از راهکارهای شروع خوب روش مساله محور است.

یعنی باید ابتدا احساس نیاز در مخاطب ایجاد شود سپس مطلب ارائه شود نه اینکه بدون هیچ احساس نیازی از مخاطب ورود به مطلب انجام شود.

روش ایجاد احساس نیاز:

این احساس نیاز می تواند با