تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مطبوعِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود
تبلیغ دین بدون ابزارها و مهارتهای لازم بصورت دقیق و شفاف اثرگذار نمی باشد. رسالت این وبلاگ شفاف سازی مهارتها و الگوریتم سازی فن خطابه و دیگر مهارتهای لازم تبلیغ است.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه محرم» ثبت شده است

ما دو پیاله ایم که لبریز باده ایم

این دو پیا له را به ملک هم نداده ایم

تا وقت میکنیم حسینیه می رویم

ما سالهاست شیعه ی گریان جاده ایم

با هر سلام صبح به آقای بی کفن

انگار روبروی حرم ایستاده ایم

با رعیتی خانه ی ارباب با وفا

احساس میکنیم که ارباب زاده ایم

شکر خدا که نان شب ما حسین شد

ممنون لطف مادر این خانواده ایم

بال ملا ئک است که ما را میاورد

یعنی سواره ایم اگر چه پیاده ایم

داریم با حسین حسین پیر میشویم

خوشحال از این جوانی از دست داده ایم

 

شاعر:علی اکبر لطیفیان

نه اینکه ما را حسین را دوست داریم

بلگه اگر با اره بدن را دو نیم کنند دست از حسین برنمی داریم

این شعر غلط است که

بگویی اگر مرا رها کنی تو را رها نمی کنم

بلکه درستش اینست که

نه من تو را رها کنم    نه تو مرا رها حسین

مگه میشه ارباب کریم و رحیم و مهربان نوکر خود را رها کند!!

نوش جانت محبت حسین

تا که از جانب معشوق نباشد کششی   کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

حسین فاطمه شما را دوست دارد که شما او را دوست دارید

هنیئا لارباب النعیم نعیمهم

 

 


محرم چه فرصت بی نظیری است

برای همه بخصصوص برای عقب مانده ها گنهکاران

عشق به اهل بیت علیهم السلام طهور است پاک کننده است جعلنا الماء طهورا آب ولایت

ما با فاصله گرفتن از اهل بیت علیهم السلام تو لجن فرو رفتیم

قدیمها روضه خانگی داشتیم هی ازین روضه به اون روضه می رفتیم

این اشکها چقدر قیمتی است

چه برکاتی داره همین چایی دادن ها همین سیاهی زدن ها همین نوکری ها

الا فی ایام دهرکم نفحات

به بازار عمل، با دست خالی
من و مِهر تو یا مولی المَوالی

بدم اما شما را دوست دارم
همین باشد مدال افتخارم

اگر باشد گناه عالمینم
چه غم دارم که غمخوار حسینم

مرا اشک عزایش آبرو داد
دلم را از سیاهی شستشو داد

نمک پرورده ی این خاندانم
به جز این در، در دیگر ندارم

خوشا بر من، که دلدارم حسین است
به محشر، یاور و یارم حسین است

کجا ارباب من، فردا گذارد
غلام او در آتش، پا گذارد

گرفتم اینکه برندم سوی نار
به جرم آنکه من، هسنم گنهکار

بود در موج آتش این شعارم
خدایا، من حسین را دوست دارم

ارادتمند میر عالمینم
عزا دارم، عزادار حسینم

شب و روز از برایش سوگوارم
به جز عشق حسین، چیزی ندارم

در اینجا مرثیه خوان حسینم
در آنجا هم، سر خوان حسینم

شب تنهائیم یارم حسین است
امید قلب بیمارم حسین است

غلام رضا سازگار

یادم ز وفای اشجع الناس آید 

وز چشم ترم سوره الماس آید 

آید به جهان اگر حسین دگری 

هیهات برادری چو عباس آید 

 

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد 

سقای حسین سید و سالار نیامد

 

خیمه دگر میر و علم ندارد 

فاطمه سقای حرم ندارد

 امام سجاد(ع) فرموده است:

«براى عبّاس، نزد خدای تبارک و تعالى، منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به او غبطه می‌برند».

همه شهدا روز قیامت شفاعت می‌کنند ابالفضل علیه السلام که افتخار شهدا و گل سرسبد شهدا چه شفاعتی بکند از گریه کن های ابی عبدالله علیه السلام 

خوشا بحال شما گریه کن های ارباب بی کفن که مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها خریدار این اشکهای شماست.

اما فدائیان آقا ابوالفضل نبودید کربلا چه آمد کربلا بر سر حسین برادرش  

امان از اون لحظه‌ای که دخترش گفت این عمی العباس جیگر حسین آتش گرفت از این جمله

رفت تو خیمه عمود کشید یعنی دیگه این خیمه صاحب نداره

می دونی حضرت زینب سلام الله علیها چی گفت واضیعتنا بعدک یا عباس
بعد از تو دیگه ما بی چاره شدیم

نمیدونم چه سری است که همین جمله امام حسین هم فرمود میدونی

آنجا که اومد بالای پیکر پاره پاره عباس دست به کمر گرفت گفت

الان انکسر ظهری و قلت حیلتی

الان کمرم شکست و چاره ام ازدست رفت


خیمه دگر میر و علم ندارد فاطمه سقای حرم ندارد 

علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم

تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم

تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم

خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم

قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم

به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم

کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم

خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم

نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم

تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم

بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم

(حسن لطفی)

 

در خانه ای که ذکر شه کربلا رود
زان خانه نور سوی عرش علا رود
کن درد خود دوا به عزاخانه حسین
باید که دردمند به دارالشفاء رود
شک نیست برق خرمن روحانیون شود
آهی که سوی عرش برین زین عزا رود
البته میشود به در دوست مستجاب
نام حسین چون بر زبان در دعا رود
جز اهل کوفه هیچ شنیدی ز میزبان
برمیهمان علانیه جور و جفا رود
وز ظلم میزبان به لب شط زمیهمان
فریاد العصش ز زمین بر سما رود
از درگه حسین نتابد صغیر روی
درویش زآستانهء مولا کجا رود

شاعر مخلص اهل البیت محمد حسین صغیر اصفهانی

ذاکرین اهلبیت علیهم السلام بیماران کرونایی التماس دعا دارند

حضرت علی اکبر در زیارت ناحیه
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ

در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست

گویی درست، شیشه عمر پدر شکست

پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد

پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست

تا شد سپر به تیغ، سر شبه مصطفی

سر شد دو تا و ،‌ رونق شق القمر شکست

شد تا سر شکسته ز زین سرنگون و لیک

با آن شکست، داد به بیدادگر شکست

سر سبز شد به اشک نهالم و لیک خصم

تا خواست این درخت برآرد ثمر، شکست

مادر در انتظار، و زین بی خبر که تیغ

از تو سر و ازو دل و از من کمر شکست

آن دست بشکند که سرت را شکست و یافت

پای امید مادر خونین جگر شکست

صیاد دون به داغ تو او را ز پا فکند

از مرغ دل شکسته، چرا بال و پر شکست

با اشک چشم، ریخته شد طرح این رثاء

زان این سروده قیمت درّ و گهر شکست

انسانی

‍ اصلا رقیه نه ، مثلا دختر خودت؛
یک شب میان کوچه بماند ،چه میشود؟

اصلا بدون کفش ،توی بیابان ،پیاده نه !!!
در راه خانه تشنه بماند ،چه میشود ؟

دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش ،نه !
تنها به زور گوشواره بگیرد ،چه میشود؟

گیریم خیمه نه ،خانه و یا سرپناه ،نه !
یک شعله پیرهنش را بگیرد،چه میشود ؟

در بین شهر ،توی شلوغی ،همیشه ،نه !
یک شب که نیستی ،بهانه بگیرد ،چه میشود؟

اصلا پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ،
تشنه مقابل چشمش بمیرد ،چه میشود ؟

دست گناهکار مرا روز رستخیز ،
یک دختر سه ساله بگیرد ،چه میشود ؟

•••التماس دعا•••
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
شب سوم محرم _شب زیارتی بی بی رقیه جان💔

امام حسین علیه السلام در کجای قلب و زندگی ما جای دارد؟

فقط موقع آب خوردن به یاد حضرت می افتیم

 یا فقط موقع قسم خوردن و وقتی که گیر می‌کنیم از اسم حضرت خرج می‌کنیم؟!

یا اینکه سالی یکبار فقط در محرم فقط مداحی و روضه حضرت را تو ماشین گوش می دهیم؟

یا اینکه وقتی کارمون گیر کرد و حاجتی داشتیم می رویم درب خانه حضرت و توسل می‌کنیم؟

کی و کجا باید به یاد حضرت باشیم؟

اگر یاد خدا برای همه‌جا و همه‌وقت است

و یاد امام حسین علیه السلام یاد خداست

پس برای همیشه و همه‌وقت شارژگیری لازم است!

نعمت ولایت مثل خورشید است چه متوجه باشیم چه نه

 از آن نعمت بهره می بریم

گیاهان بدون نورگیری رشد نمی‌کنند!

ما هم بدون توجه امام حسین علیه السلام رشدی نخواهیم داشت!!

حسین علیه السلام برای همیشه و همه‌جا

 

اشعار گودال قتلگاه

*

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها

***

یا اخا، جانم فدای لحظه های آخرت

ناله از دل می کشیدم با نگاه پیکرت

شمر ملعون آمد و سر را بریده از قفا

مادرت زهرا شده زائر به بالای سرت

یک طرف افتاده سر امّا ببین شیبُ الخضیب

آن طرف افتاده جسم نازنین و اطهرت

من کجا،مقتل کجا،کرب و بلایت یا حسین

هر طرف دیدم حسینم، آیه های پرپرت

جان من،اهل حرم در شور و شین افتاده اند

مانده ام من با نواهای لطیف دخترت

از عطش، طفلان تشنه ،حسرت ساقی خورَند

یک صدا نجوایشان شد،خوش به حال اصغرت

ارباً اربا شد علی اکبر وَ مویت شد سپید

بر سر و سینه زدی در پیش جسم اکبرت

من چه گویم در غم هجر تو ،ای سرو رشید

تو که رفتی عاقبت بیچاره شد این خواهرت

جمله آخر وَ دیگر بس کنم این ناله را

جان زهرا،قاتلم گشته غم آب آورت