به بازار عمل، با دست خالی
من و مِهر تو یا مولی المَوالی
بدم اما شما را دوست دارم
همین باشد مدال افتخارم
اگر باشد گناه عالمینم
چه غم دارم که غمخوار حسینم
مرا اشک عزایش آبرو داد
دلم را از سیاهی شستشو داد
نمک پرورده ی این خاندانم
به جز این در، در دیگر ندارم
خوشا بر من، که دلدارم حسین است
به محشر، یاور و یارم حسین است
کجا ارباب من، فردا گذارد
غلام او در آتش، پا گذارد
گرفتم اینکه برندم سوی نار
به جرم آنکه من، هسنم گنهکار
بود در موج آتش این شعارم
خدایا، من حسین را دوست دارم
ارادتمند میر عالمینم
عزا دارم، عزادار حسینم
شب و روز از برایش سوگوارم
به جز عشق حسین، چیزی ندارم
در اینجا مرثیه خوان حسینم
در آنجا هم، سر خوان حسینم
شب تنهائیم یارم حسین است
امید قلب بیمارم حسین است
غلام رضا سازگار