تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مطبوعِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود
تبلیغ دین بدون ابزارها و مهارتهای لازم بصورت دقیق و شفاف اثرگذار نمی باشد. رسالت این وبلاگ شفاف سازی مهارتها و الگوریتم سازی فن خطابه و دیگر مهارتهای لازم تبلیغ است.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴۷ مطلب با موضوع «روش شناسی تبلیغ :: مهارتها :: خودشناسی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چه بسیاری از زندگی ها که بخاطر یک تصمیم گیری نابجا و بیموقع یعنی موقع خشم و عصبانیت تیره تار نشد!؟

چه بدبختی ها که عصبانیت و از کوره در رفتن به ارمغان نمی آورد!؟
سئوال چه چیز خوبی است! راست فرمود إِنَّ هَذَا الْعِلْمَ عَلَیْهِ قُفْلٌ وَ مِفْتَاحُهُ الْمَسْأَلَة (الکافی - ج‏1-ص : 49)
چه زیبا و صحیح است که می گویند: پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است!
رهگذری سئوال کرد چگونه سعه صدر پیدا کنیم؟
چه کنم زود از کوره در می روم؟

راهکارهای درمان عصبانیت چیست؟

راههای کنترل خشم و پرخاشگری کدام است؟
1. یاد خدا آرامش بخش است (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ سوره الرعد[28] ) حتی برای موقع خشمگین شدن ذکر خاص وارد شده لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم و همچنین اعوذ بالله من الشیطان الرحیم
2. قرآن زیاد بخوان شفای همه دردهاست
   ( وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا سوره الإسراء[82])
3. غذای حلم آور استفاده کنید مثل خرما و شیر
4. اصلاح مزاج استفاده صفرابر و سودابر
5. غذاهای با طبع گرم کمتر بخورید
6. درک موقعیت طرف مقابل (دوست یا همسر و شاگرد) خیلی از اوقات ما چون شرایط همسر یا دوست و همکار را نمی دانیم از او ناراحت می شویم!
7. داروهای آرامش بخش طبیعی استفاده کنید

بسم اللله الرحمن الرحیم

مردم مبلغین را بعنوان عالم دینی می شناسند

بگذریم از اینکه برخی از مبلغان خود را عالم تلقی نمی کنند شاید واقعی باشد یا از روی تواضع

اما بهر حال یک عالم دینی زیبنده است که یک سری مشخصاتی داشته باشد

خصوصیات عالم دینی

1.         انتشار علم از دادن زکات سرمایه خود یعنی علم بخل نورزد

2.         انتقاد پذیری و نرمش در برابر انتقاد دیگران

3.         مردمی بودن بالاخص با فقرا انس داشته باشد و متمایل به ثروتمندان نباشد البته این بمعنای قطع ارتباط با آنها نیست

4.         سعه صدر و حلم در برابر بی احترامی مردم 

5.         تمرکز بر فرهنگ قرآن و روایت بر فراز منبر از علمای غرب و شرق نگوید (جز بعنوان مؤید و بصورت گذرا)

6.         غرور علمی او را فرا نگیرد قضیه تواضع آخوند خراسانی با طلبه و قضیه نیاز به قابله

7.         وظیفه شناسی خدا ترسی نه دگر ترسی

 نبود هر یک از این ویژگیها مساوی است با وجود یک آسیب در شخص مبلغ 

خودشناسی لازمه موفقیت هر انسانی است.

انسان کیست؟ چه استعدادهایی دارد؟

ظرفیت عظیم و یا به تعبیر بهتر بی‌نهایت انسان حتی خود انسان را متحیر کرده است.
چه از نظر جسمانی که فضا را درنوردید
و چه از نظر روحانی که آن عارف فرزانه در جمله عجیب فرمود:

در هر لحظه عوالمی بر من می‌گذرد که اگر در لحظه دوم بخواهم به آنها بنگرم فرسنگها از من دور شده اند

أ تزعم انّک جرم صغیر             و فیک انطوى العالم الاکبر

مرغ بلند پرواز آسمان معرفت که عالمی را به افق بی‌نهایت رساند یعنی امیرمومنان علیه الصلاه و السلام می فرماید:

گمان می‌بری که تو یک جثه و هیکل کوچک و بی ارزش هستی در حالیکه بزرگترین عالم هستی در تو گنجانده شده است.!

افق بلند پرواز انسان در مخیله کمتر انسانی می گذرد!
حال اگر انسان مسافر است و به سمت مقصدی رهسپار

هر مسافری سعی می‌کند جاده ای کم خطر وسیع ایمن برای سفر انتخاب کند!

جاده کم خطر و ایمن زندگی کدام است؟ 

جاده کم دست انداز و بدون دوربین و بدون پرتگاه و کم خطر 
جاده ولایت و عبودیت است که در آن قطاع الطریق یعنی شیاطین جن و انس موفق نیستند 
جاده از شانه خاکی مشخص استsmiley
جاده عریض است و پهن

با خیال راحت میتوانی به مسیر ادامه بدهی اتوبان است 
تابلوهای راهنما که خیلی تاثیرگذار است دارد

اگر به شانه خاکی بزنی یا راه و جاده دیگری انتخاب کنی

شاید به مقصد نرسی!!

حال از بین اولیاء و ناخدایان کشتی ولایت

کشتی حسین از همه وسیعتر و سریعتر است!!

خوشا بحال کسی که سوار این کشتی شود!

امتیاز و فرق انسان با دیگر حیوانات کدام است؟

انسانیت انسان به چیست؟
شاید برخی بگویند ۱.اختیار  

دومین عاملی که برخی در امتیاز انسان بر حیوانات مطرح می کنند عبارت است از 

۲.عقل و درک و  تفکر
منطقیین می گویند تعریف انسان اینست الانسان حیوان ناطق

حال در تفسیر این تعریف اقوالی است

 1.منظور از نطق تفکر است چون حیوانات دیگر قدرت تفکر ندارند 2.منظور ارتباط کلامی و سخنگویی انسان است چون حیوانات بهائم هستند یعنی قدرت تعبیر عما فی الضمیر ندارند 

پس سومین مولفه مهم و ما به الامتیاز انسان عبارتست از 

۳. ارتباط کلامی

حال سومین تفسیری که برای تعریف انسان نقل می کنند تفسیر ملاصدرا فیلسوف بزرگ اسلام است که می گوید نطق یعنی نفس ناطقه و روح ملکوتی آری انسانیت انسان به روح ملکوتی اوست !

بنابراین ۴.انسانیت انسان به روح و حقیقت اوست نه به جسم او 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

بسم الله الرحمن الرحیم 

خروج از مرز بندگی و پا را از گلیم خود فراتر گذاشتن یعنی طغیان و
ترجیح زندگی زودگذر بر زندگی ابدی (یعنی مرگ زودرس)
=
باخت بازی زندگی و بدبختی و آتش.
از طرفی هراس بی حرمتی به مربی واقعی
و
مدیریت خواسته های دل
=
باغ آباد و خرم و جاودان
فَأَمَّا مَنْ طَغَى [37]
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا [38]
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى [39]
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى [40]
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى [41] نازعات

نمونه ای از ترجمه بلاغی آیات و روایات

عشق و محبت به خدا (معشوق حقیقی عالم)
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند          فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                  دیوانه تو هر دو جهان را چه کند


دلدادگی حضرت شعیب علیه‌السلام به خدا
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده فرمود:حضرت شعیب علیه‌السلام به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد، خداوند او را بینا کرد،

باز آن قدر گریست تا نابینا شد، ‌باز خداوند او را بینا کرد،

برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریست که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد،

در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد:
«ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه می‌دهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم.»
شعیب علیه‌السلام عرض کرد:
«اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکَیتُ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِکَ، وَ لکِنْ عُقِدَ حُبُّکَ عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراکَ؛

ای خدای من و ای آقای من! تو می‌دانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه می‌کنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل ) بنگرم

و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم، و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری.»
خداوند به شعیب فرمود:«اکنون که دارای چنین حالتی هستی به زودی کلیم و هم سخن خودم موسی علیه‌السلام را خدمتگزار تو می‌کنم.» 
 
پس از آن حضرت موسی علیه‌السلام بیش از ده سال چوپان حضرت شعیب علیه‌السلام گردید.

علل الشرایع ص ۵۷ بحار الانوار ج۱۲ ص ۳۸۱
عشق خدا با هستی انسان چه می کند؟

که خواب و خور را از انسان می رباید
حضرت موسی علیه السلام وقتی که برای مناجات و راز و نیاز با خداوند عالم به
کوه طوررفته بود

 چهل روز نه غذا خورد نه آبی آشامید و نه ...

أللهم أذقنا حلاوه محبتک و عشقک و عبادتک ومعرفتک

فأین تذهبون
باب شده برخی از مبلغین و مشاورین

سخنان غربی ها را با مبانی اومانیستی در مباحث روانشناسی به خورد مخاطبین مسلمان خود می‌دهند
نظرات روانشناسان را مبنا قرار داده و طبق آن بحث را پیش می برند بعد در تایید کلام آنها کلام و احادیث رسول اکرم صلی الله علیه و آله را می‌آورند!

کدام از این دو باید مبنای مباحث قرار گیرد؟!

نکند این شعر شامل حال ما بشود!  
           بنام دین سر دین را شکستند               دو بال مرغ آئین را شکستند!
اولا اسلام دین کامل و غنی است نیازی به هیچ منبع غیراسلامی ندارد هر چند موضوع مستحدثه باشد!
فقاهت و اجتهاد و روش تحقیق برای درمان همین قضیه است.

از کتابهای روانشناسی اسلامی و انسان شناسی اسلامی می توان در این زمینه استفاده نمود.

ثانیا طلاب مذکور من حیث لا یشعر در حال خوش خدمتی و تبلیغ برای افکار دشمنان خود در جنگ نرم هستند و چه بسا که خود خبر ندارند!
ثالثا اگر علمیتی برای طلبه علاقمند به مباحث روانشناسی باشد طبق روشهای تحقیق و مهارتهای آن و روش فقاهتی اصولی با اندکی بیش ازاندکی تامل نظرات اسلام و با کمک اساتید فن کشف می‌شود.
رابعا یا سخن عن تحقیق بگوئیم یا سکوت اختیار کنیم
چرا که فرمود ﻣَﻦْ ﺗَﺮَﻙَ ﻗَﻮْﻝَ ﻟَﺎ ﺃَﺩْﺭِﻱ ﺃُﺻِﻴﺒَﺖْ ﻣَﻘَﺎﺗِﻠُﻪُ ح ۳۳۴۸۵ وسائل الشیعه
خامسا اگر خود اهل تحقیق نیستیم لااقل از اساتید و محققین که در این فضا تحقیقاتی داشته‌اند مطلب را بپرسیم
پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است!

بسم الله الرحمن الرحیم

تکنیک های کنترل افکار / جهت دهی مثبت به افکار /راهکارها و تکینیک های تمرکز

بعضی ها می‌گویند من افکارم خیلی بهم ریخته و پراکنده است چه کنم که تمرکز پیدا کنم؟

برای نماز حضور قلب ندارم چگونه حضور قلب حاصل کنم؟

موقع مطالعه تمرکز ندارم؟ چه کار کنم؟

خطورات انسان به سه دسته تقسیم می‌شود

·        خطورات شیطانی:

·        خطورات انسانی:

·        خطورات الهی:

خطورات شیطانی:

افکار و القائات و خطوراتی است که شیطان و شاگردانش علیه اللعنه به ذهن انسان می‌اندازد یا به تعبیری وسوسه شیطان است حال این شیطان جن باشد یا انسان گاهی یک دوست می تواند شیطان شود و پیشنهاد یا نظری خلاف شرع یا عقل و عرف بدهد و انسان را از حرکت و تلاش و زندگی موفقیت آمیز باز دارد.

وسوسه هایی مانند:

حال اینو باید بگیرم! (مردم آزاری)

حق اینو باید بزارم کف دستش! (انتقام)

ولش کن حالش نیست امروز نمیرم درس!(تنبلی و کسالت)

من دیگه بریدم دیگه امیدی نیست فکر نمیکنم به جایی برسم!(ناامیدی)

همش بدشانسی میارم دیگه خسته شدم از این زندگی پربلا و مشکلات (راضی نبودن به قضای الهی)

راهکار درمان:

باید این خطورات و القائات شیطانی را به خطورات انسانی تبدیل کرد.

به این شکل که هر ذهنیت و فکر شیطانی را به فکر الهی یا انسانی متناسب با آن و در فضای نزدیک به آن تشبیه می‌کنیم یا پاسخ آنرا در درون می دهیم.

مثلا اگر وسوسه می گوید ((ولش کن درس بسه دیگه خیلی زحمت کشیدی دیگه وقت استراحت است))

شما آنرا به یک خاطره انسانی تبدیل کنید و بگوئید ((بله وقت استراحت فرا می رسد ولی الان وقت کار و تلاش است))

وسوسه می گوید ((چرا همش بد میارم تا کی این همه مشکلات!))

آنرا تبدیل کنید به خاطره انسانی بگویید ((تا وقتی که بی برنامگی و کارهای اشتباه در زندگی داشته باشی چون عالم عالم حساب و کتاب است هر معلولی یک علت دارد مشکل از کار اشتباه برمی خیزد))

تبدیل خاطره شیطانی به الهی

موقع نماز به ذهن تان خطور می کند که برم نت آخرش دانلود کنم بگو بله الآن وقت دانلود هست ولی نه دانلود نت بلکه دانلود رحمت خدا رحمت خدا را با اشک و زاری دانلود کن که دلم خیلی ویروسی شده

ای یکدله صددله دل یکدله کن         صراف وجود باش و خود را یله کن

یک صبح به اخلاص بیا بر در ما        گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن

ادامه 👈 مطلب بعد

بسم الله الرحمن الرحیم
یه طلبه صاحب ذوقی می گفت:
یکی از بزرگترین انواع خدمت به دین در این آشفته بازار آخرالزمان دفاع از لباس دین یعنی لباس روحانیت است.
شاید یکی از زمینه های انحرافات مردم، اشتباهات برخی از دولتمردان ملبس به لباس روحانیت باشد.
هردو کار اشتباه است
هم آقایی که لباس پیغمبر خدا را به تن کرده باید بسیار مراقب باشد از او خطایی سر نزند و
هم مردم اشتباهات شخص را و یک طلبه را نباید به حساب دین بنویسند!
چقدر خدمت بزرگی کرده به دین طلبه ای که مسئولیتی به عهده دارد و از پس آن بر نمی آید اگر آنرا کنار بگذارد
چقدر پیش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عزیز است طلبه ای که بدنبال پست و مقام نباشد.
چقدر نزد پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم عزیز است کسی که حساب عموم طلاب را از شیوخ دولتی و خاطی جدا کند و این باور را بین مردم پخش کند!
خیلی ها بین ایندو فرق قائل نیستند و بین یک طلبه که از یک نوزاد هم پاکتر است و آخوند مسئول که بخاطر نبود تقوا حقوق را رعایت نکرده فرق نمی گذارند چه این عدم رعایت در مقام قضاوت بوده باشد یا در مقام مسئولین دولتی و یا ...

هر کسی مسئول کارهای خودش است نه مسئول کارهای دیگران

تهمت زدن و اذیت و آزار بی جهت یک مسلمان یا انسان که ملبس به لباس پیامبر دینمان هم باشد

چه کسی به آن رضایت می دهد!

جالبه نه! انسان در یک جامعه ای برای بهبود زندگی مردم کار و تلاش و خدمت بکند  افراد آن جامعه بجای تشکر و قدردانی بعضا احیانا ناسزا بگویند و بعضا رو در روی انسان بایستند و از برخی از آنها با چاقو تشکر نمایند!

هر کس بطریقی دل ما می‌شکند     بیگانه جدا دوست جدا می‌شکند
بیگانه اگر می‌شکند حرفی نیست     من در عجبم دوست چرا می‌شکند

اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فی دَوْلَة کَریمَة تُعِزُّ بِهَا الاْسْلامَ وَاَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ
دعای افتتاح 

چه کسانی دوست دارند برادر حضرت ختمی مرتبت باشند؟

چه کسی در خواب شبش می تواند ببیند که برادر حضرت رسول صلی الله علیه و آله شده باشد!

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله روزی در حالی که در بین جمعی از اصحاب نشسته بودند، فرمودند: «اللهم لقنی اخوانی » ; خداوندا، برادران مرا به من برسان!

عرض کردند: «یا رسول الله! برادران شما چه کسانی هستند؟» حضرت فرمودند: «برادران من آن کسانی هستند که در زمان خلیفه دوازدهمی من حضرت بقیة الله قرار می گیرند و منتظر آن آقا هستند .» عرض کردند: «یا رسول الله! ما در برابر شما شمشیر می زنیم، قرآن در بین ما نازل شده است، ما برادران شما نیستیم و آنهایی که صدها سال یا هزارها سال دیگر می آیند، آنها برادران شما هستند؟» حضرت فرمودند: «شما مرا می بینید، معجزات مرا می بینید، در جلسات من حاضرید و حرفهای مرا می شنوید ولی آنها در حالی به من ایمان می آورند که مرا ندیده اند . آنها برادران من هستند لکن شما اصحاب من هستید .» و این بزرگ ترین مقام است برای شیعه ای که حالت انتظار در وجودش باشد . 
بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۲۳

خوشا بحال شما برادران حضرت رسول صلی الله علیه و آله

البته اگر بتوانید این مدال را نگه دارید؟!