عشق و محبت به خدا (معشوق حقیقی عالم)
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
دلدادگی حضرت شعیب علیهالسلام به خدا
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده فرمود:حضرت شعیب علیهالسلام به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد، خداوند او را بینا کرد،
باز آن قدر گریست تا نابینا شد، باز خداوند او را بینا کرد،
برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریست که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد،
در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد:
«ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه میدهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم.»
شعیب علیهالسلام عرض کرد:
«اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکَیتُ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِکَ، وَ لکِنْ عُقِدَ حُبُّکَ عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراکَ؛
ای خدای من و ای آقای من! تو میدانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه میکنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل ) بنگرم
و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم، و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری.»
خداوند به شعیب فرمود:«اکنون که دارای چنین حالتی هستی به زودی کلیم و هم سخن خودم موسی علیهالسلام را خدمتگزار تو میکنم.»
پس از آن حضرت موسی علیهالسلام بیش از ده سال چوپان حضرت شعیب علیهالسلام گردید.
علل الشرایع ص ۵۷ بحار الانوار ج۱۲ ص ۳۸۱
عشق خدا با هستی انسان چه می کند؟
که خواب و خور را از انسان می رباید
حضرت موسی علیه السلام وقتی که برای مناجات و راز و نیاز با خداوند عالم به کوه طوررفته بود
چهل روز نه غذا خورد نه آبی آشامید و نه ...
أللهم أذقنا حلاوه محبتک و عشقک و عبادتک ومعرفتک