اشعار گودال قتلگاه
*
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
***
یا اخا، جانم فدای لحظه های آخرت
ناله از دل می کشیدم با نگاه پیکرت
شمر ملعون آمد و سر را بریده از قفا
مادرت زهرا شده زائر به بالای سرت
یک طرف افتاده سر امّا ببین شیبُ الخضیب
آن طرف افتاده جسم نازنین و اطهرت
من کجا،مقتل کجا،کرب و بلایت یا حسین
هر طرف دیدم حسینم، آیه های پرپرت
جان من،اهل حرم در شور و شین افتاده اند
مانده ام من با نواهای لطیف دخترت
از عطش، طفلان تشنه ،حسرت ساقی خورَند
یک صدا نجوایشان شد،خوش به حال اصغرت
ارباً اربا شد علی اکبر وَ مویت شد سپید
بر سر و سینه زدی در پیش جسم اکبرت
من چه گویم در غم هجر تو ،ای سرو رشید
تو که رفتی عاقبت بیچاره شد این خواهرت
جمله آخر وَ دیگر بس کنم این ناله را
جان زهرا،قاتلم گشته غم آب آورت