تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مطبوعِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود
تبلیغ دین بدون ابزارها و مهارتهای لازم بصورت دقیق و شفاف اثرگذار نمی باشد. رسالت این وبلاگ شفاف سازی مهارتها و الگوریتم سازی فن خطابه و دیگر مهارتهای لازم تبلیغ است.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۴، ۱۷:۴۹ - سیدفاضل سجادی
    عالی
  • ۱۷ آذر ۰۳، ۰۶:۵۵ - حسن مجیدیان
    احسنت

قتل عایشه به دست معاویه
✅قاتل ام المؤمنین عایشه کیست؟ ⁉️
✅قاتل فرزندان خلیفه اول کیست؟
✅کدامیک را واجب الاحترام می دانید؟
✅معاویه یا عایشه ؟😭😂
ابوعروبه حسین بن محمدبن ابی معتبر مودودبن بن حماد سلمی حرانی که ازمورخان قرن سوم هجری است درکتاب اوائل الا شتباه آورده است :
معاویه درمدینه خطبه خواند ودر دفاع از جانشینی فرزندش یزید سخنرانی کرد ، عایشه لب به اعتراض گشود وسخنان تندی گفت ، ازجمله این که: ساکت شو وخاموش باش ! پدرت از لشگریان احزاب ودرصف دشمنان اسلام بود ، وبا رسول خدا مخالفت می کرد . خود نیز از طلقاء وآزاد شدگان پیامبر درفتح مکه هستی . برای آزاد شدگان وفرزندان آزاد شدگان روا نیست که تکیه بر خلافت زنند.حال چگونه فرزندت یزیدرا جانشین خود می سازی ؟ آیا خلفای پیش از تو برای فرزندان خود بیعت گرفتند؟ دراین امربه چه کسی اقتداء کرده ای ؟
معاویه خجل وشرمگین شد واز منبر پائین آمد، دشمنی عایشه ومعاویه آشکار ترشد ، ومشاوران معاویه به اوگفتند : کار را دریاب که اگر عایشه برتو گستاخی کند ، وملامتت نماید دیگران برتو خروج می کنند ، معاویه دو تن از یارانش ازجمله ابوهریره را باهدایا ی بسیار نزد عایشه فرستاد ، اما اونپذیرفت .
معاویه دستور داد درمحل اقامتش چاهی کندند ودرته آن نیزه های مسموم تعبیه کردند وروی آن را پوشاندند . سپس به عایشه پیغام فرستاد که ما توقع داریم ام المومنین با تشریف فرمائی خود مارا مفتخر سازد ، وقتی عایشه وارد شد معاویه اورا تکریم کرد وبه جایگاه ویزه راهنمائی نمود .
همین که عایشه درآن جایگاه نشست درچاه فرورفت ، وعایشه درون آن افتاد . معاویه سر درچاه برد وگفت : ای عایشه هنوز خام هستی ، باش تا پخته شوی . وعدگاه من وتو درچاه ویل است که درآنجا صحبت خواهیم کرد ، سپس دستور دادمرکب وغلام همراه عایشه را نیز بکشند ودرون چاه بیندازند ، وآن چاه را با آهک پرکنند.
تا مدتها مردم از عایشه خبر نداشتند ، ودر پی او بودند ، وگمان میکردند که او به یمن رفته است ، تا این که جریان کشته شدن او ومحل مدفون شدنش توسط نزدیکان معاویه فاش شد وبدین ترتیب ام المومنین به دست خال المو منین کشته شد . علماء اهل سنت این جریان را از پیروان خود پنهان می کنند ، ولذا مردم عادی اهل سنت خبراز چگونگی مرگ عایشه ندارند!
منابع دیگر : حبیب السیر ج1 ص 425 ، تشدید المطاعن ج16 ص 502، الاصابه ابن حجر عسقلانی ، ربیع الابرار زمخشری ، تاریخ حافظ ابئ نعیم.
معاویه سردر چاه کرد ه گفت : ای عایشه ! هنوز خام هستی ، باش تا پخته شوی ، وعده گاه من وتو درچاه ویل است که آنجا صحبت خواهیم کرد
 

سن ایچ و دیگر هیچ

آیا این جمله از نظر معارفی شرک آلود نیست؟

برخی سئوال میکنند این جمله و مانند ان بوی شرک می دهد

در پاسخ باید گفت جملات و گفتارهای انسان در اینچنین مواضعی دو گونه اند :

1.برای مبالغه باشد و یک قالب ادبی و بلاغی برای تشویق به خرید بدین صورت که فقط این نوشیدنی خوبست اگر این مورد باشد اشکال ندارد

2. اما اگر واقعا گوینده این کلام واقعا معنای ظاهری آنرا که شرک است، اراده کرده باشد

شرک است و حرام و مشکل دار و از این نوع تبلیغات باید جلوگیری شود

معمولا تبلیغات، مبالغه آمیز است و فرایندهای بلاغی روی آنها اعمال شده

لذا برداشت چنین معنای شرک آلود از آن بعید به نظر میرسد.

ناگفته نماند که از فضای سخن بدست می آید که سن ایچ یک نوع نوشیدنی است یعنی در بین نوشیدنی ها بهترین نوشیدنی سن ایچ است نه اینکه بالکل همه موضوعات را فراگیرد حتی فضای پرستش را

 من و یاد خدا دگر همه هیچ                       بندگی و فنا دگر همه هیچ

شمع بیگانه پرتوی ندهد                         من و آن آشنا دگر همه هیچ

صمدم بس بود دگر همه پوچ                 صحبت با خدا دگر همه هیچ

دل پر درد و شاهد غیبی                       عشق مرد آزما دگر همه هیچ

روی دل سوی قبله رویش                        مست جام لقا دگر همه هیچ

باده مصطفای حق چه رسد                      از کف مرتضی دگر همه هیچ

بمناجاتش ار شبی گذرد                      بس بود آن مرا دگر همه هیچ

در دل شب چو شمع گریه و سوز             طاعت بیریا دگر همه هیچ

بی نیازی زخلق و صحت و امن                دوری از ما سوی دگر همه هیچ

گوشه خلوتی و یک دو سه کس              ملک فقر و فنا دگر همه هیچ

یکدوسه یار همدم هم درد                     هم یکی هم سه تا دگر همه هیچ

فیض را بس پس از نبی و علی            یازده پیشوا دگر همه هیچ

دیوان فیض کاشانی غزل شمارهٔ ۲۰۶

در این بحبوحه و کوران مشکلات اقتصادی و روانی و فرهنگی چگونه به آرامش برسیم ؟

سئوالی است که خیلی‌ها صراحتا یا ضمنا از خود یا دیگران دارند؟
بدون شک در این تفریحگاه دنیا هرکسی در جستجوی گمشده ای است
در کتابی خواندم که پروفسوری می گفت بیشتر بیماری ها از استرس بوجود می آید!!

جالب است که مردم امروزه بجای آرامش بدنبال آسایش اند اما آنچه مایه نجات است آرامش است
1. نفی خواطر :

خطورات و افکار پراکنده را بگذار کنار هر یک از افکار مانند زنجیری گران انسان را به سمت خود می کشانند
2. ترک چندشغله بودن به بحث معیشت فقط به اندازه نیاز فکر کن و همت بگمار قناعت الوقوع راحه الابدان
3. تعدیل مزاج:

مزاج صفراوی دائم مانند آتش می پرد و و خود را به آب و آتش می زند و به دنبال اهداف متنوع است
4. داروی ترکیبی آرامش بخش گیاهی
5. استفاده از گلاب
6. بوی خوش گل و عطر آرامش بخش
7. از مصاحبت با افراد مردد و اهل شک فرار کن

با اهل آرامش و خونسردی همنشین باش
8. دوش آب سرد
9. خلوت با عیال و سلام علیک با او:

اتاق خواب موفق چسب زندگی است و مایه آرامش قرآن می فرماید لتسکنوا الیها
10. خیال پردازی ممنوع آرزوهای دست نیافتنی
11. ذکر و یاد خداوند منان:

الا بذکر الله تطمئن القلوب
12. توسل به اهلبیت علیهم السلام
13. هرکه دلبستگی کمتری داشته باشد آرامش بیشتری خواهد داشت

هر که بامش بیش برفش بیش
14. خواب شب:

قدیما همه مرغ و خروس بودند زود می خوابیدند زود هم بلند می شدند اما متاسفانه امروزه مانند جغد شده اند شب نمی خوابند و جعلنا نومکم سباتا
15. بر گذشته ها غم بیهوده مخور گذشته ها گذشته به فکر آینده باش

ما فات مضی و ما سیاتیک فاین          قم واغتنم الفرصه ببین العدمین
16. تمرین خونسردی و بی خیالی 

یکم از بعضی ها بیخیالی را یاد بگیر

چرا گرانی ها حل نشد
چند نکته نوش جان بفرمائید
۱.ممکنه در بوجود آوردن وضع موجود خود ما هم دخیل بوده باشیم ولی خودمون خبر نداشته باشیم پس به کسی ناسزا نگو
۲.ما یکمی عجول تشریف داریم اصلاح ساختارها و فرآیندهای تولید و توزیع کار یکروزه که نیست
۳.ما فقط همین جلوی پامون رو می بینیم در صورتی که گرانی یک کالا به عوامل متعدد وابسته است که تا آنها درست نشود این مشکل حل شدنی نیست ساختارهای اقتصادی کلان و سیاسی و فرهنگی همه دخیل اند
۴.بنده خدا داره تلاش خود را می‌کند همین قدر که دلسوز ملت است و اهل لالا نیست خودش خیلی است
۵.درختی که ‌کج رشد کرده و تنومند شده راست کردنش تقریبا جزو محالات است و راست کردن آن معجزه است
۶.شیخ جعفر شوشتری رفت بالا منبر گفت ای مردم همه آمدند گفتند مشرک نشوید من آمدم تا بگویم ای مردم کمی مشرک بشوید ذره ای هم که شده خدا را مد نظر داشته باشید اینقدر از خدا غافل نباشید
حالا هم هر آنکس که دندان دهد نان دهد
۷.جوش بیخود موقوف یا درست میشه یا نمیشه
استرس همش ضرره برای سلامتی خودت تلاش کن و بفکر باش
۸. بخاطر کوتاهی بعضی من نباید از ایمانم هزینه کنم فحش ناسزا و غیبت و چه بسا دروغ و تهمت من نباید ایمانم را از دست بدم نامه عمل رو بیهوده سنگین نکن
۹.یک کار که بخواد انجام بشه گاهی مقتضی دارد ولی مانع جلوی آن را می گیرد موانع جلوی راه تا دلت بخواد وجود داره سرمایه داران دشمنان داخلی و خارجی
۱۰.موقعی که برق قطع میشد واقعا خیلی از کارها لنگ میشد یخچالها خاموش میشد و .. همه می گفتند این چه دولت بی تدبیری است!
ولی حالا کی تشکر کرد از رفع این مشکل گاهی نیمه پر لیوان را هم ببینیم

اگر می خواهید اندکی با معنی و تفسیر تهلیل آشنا شوید

شعر زیبای توحیدی فیض کاشانی را از نظر چشم دل بگذرانید 👇💯

برای عاشقان وصال رب ودود 

سکینهٔ دل و جان لا اله الا الله

نتیجهٔ دو جهان لا اله الا الله

زبان حال و مقال همه جهان گوید

بآشکار و نهان لا اله الا الله

بگوش جان رسدم اینسخن بهر لحظه

ز جزو جزو جهان لا اله الا الله

ز شوق دوست ببانگ بلند میگوید

همه زمین و زمان لا اله الا الله

تو گوش باش که تا بشنوی زهر ذره

چو آفتاب عیان لا اله الا الله

همین نه مؤمن توحید میکند بشنو

ز سومنات مغان لا اله الا الله

قانون خودتو اذیت کن

اگر امر دائر شد بین اینکه راحتی را برای خودت انتخاب کنی یا دیگران کدام را انتخاب می‌کنید؟

شخصی میخواهد خودوری خود را پارک کند در کنار خیابان جاپارک پیدا نمی کند چه میکند نزدیک مغازه یا محلی که کار دارد دوبله پارک میکند و دنبال کار خود می رود خیابان تنگ می شود تردد ماشینها سخت و محدود و به کندی انجام میگیرد چه بسا راننده ای حواسش نباشد و باعث تصادف شود ترافیک شدید ایجاد میکند و تولید مزاحمت برای مردم و ...

معمولا مردم راحتی خود را بر دیگران ترجیح می دهند 

ما خودمان را ماموم امام علی علیه السلام می دانیم

اما درست برخلاف امام خود عمل می کنند

حضرت می فرماید: 

هیچوقت بین دو امر مخیر نشدم مگر اینکه دشوارترین آندو را انتخاب کردم

المومن قلیل الموونه کثیر المعوونه

انسان موفق کار سخت را برای خود و کار آسان را برای دیگران انتخاب میکند

اگر راننده اندکی دورتر ماشین را پارک کند و به سختی کمی پیاده روی تن در دهد، این همه دردسر برای خود او و دیگران درست نمی شود!!

خودتو اذیت کن دیگران را را اذیت نکن 

این خودخواهی است که بخاطر آسایش خود، آسایش دیگران را از بین ببری!

چند فایده دارد این کار:

۱.اندکی پیاده روی کردی برای سلامتی خوبه

۲.انصاف به خرج دادی و به فکر همنوعان خود بودی

۳.نفس را ریاضت دادی برای پذیرش برنامه های سخت زندگی آماده شود (قانونمداری)

محور توسعه و پیشرفت و تمدن‌سازی👈 انسان سالم

محور سلامت در انسان👈 سلامت تغذیه

در تغذیه اصلی ترین مورد استفاده 👈  نان

حال چه نوع نانی برای استفاده انتخاب کنیم ؟ نان جو یا گندم

نان جو در روایات مورد سفارش قرار گرفته است.

عن یونس، عن أبی الحسن الرضا علیه السلام قال: فضل خبز الشعیر على البر کفضلنا على الناس، وما من نبی إلا وقد دعا لآکل الشعیر وبارک علیه وما دخل جوفا إلا وأخرج کل داء فیه وهو قوت الانبیاء وطعام الابرار، أبى الله تعالى أن یجعل قوت أنبیائه إلا شعیرا. (کافی ج 6ب خبز شعیر)

برتری نان جو بر گندم، همانند برتری ما بر دیگرمردمان است. هیچ پیامبری نیست که برخورنده جو دعا نکرده و برای او برکت نخواسته باشد و هیچ درونی نیست که جوبدان درآمده و همه دردها از آن بیرون نرفته باشد. آن، خوراک پیامبران و غذای نیکان است . خداوند متعال ،جز این را نخواسته است .

پزشکان تغذیه :

فیبر موجود در جو، در هیچ ماده غذایی دیگر نیست

مراقب خوراکتان باشید

فلینظر الانسان الی طعامه نظر= نگاه با دقت به اشیاء است.

صبح جمعه با محبوب ترین 

دعای ندبه دریای معارف و زمینه ساز ظهور مولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا

دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا

قصه عشق من و زلف تو دیدن دارد

نرگس مست کجا همدمی خار کجا

سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست

ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا

منتی بود نهادی که خریدی ما را

رو سیه برده کجا میل خریدار کجا

هر کسی را که پسندی بشود خادم تو

خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا

کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا عبد گنه‌کار کجا

مهر من گر که فتد در دل تو می‌فهمم

شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا

به خدا چون دل زهرا نگران است دلم

یک شه تشنه لب و لشگر بسیار کجا

کاش زینب نرسد کوفه بدون تو حسین

زینب خسته کجا کوچه و بازار کجا

یاد گیسوی رقیه جگرم می‌سوزد

دست عباس کجا پنجه اغیار کجا

دنبال کبریایى؟! بى کبر و بى ریا باش
وقت اداى دینت فارغ ز هر ادا باش

راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است
وقت نظر گرفتن یک‌ گوشه بیصدا باش

وقتی که پشت این در پیغمبران نشستند
در کوی نیکنامان پیوسته خاک پا باش
هر منصبی که داری ، بیرون روضه داری
اینجا که پا نهادی ، تا میشود گدا باش

یک روز مثل مجنون ، یک روز چون زلیخا
هر روز دل ببند و هر روز ماجرا باش

گفتیم‌ رو سیاهیم گفتند پیش ما نه
گفتیم بى پناهیم، گفتند پیش ما باش

آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است
دیوانه ی حسین و مجنون مجتبى باش

سینه به سینه یادم دادند که بگویم
بابای من فدای یک تار موی باباش

آب زلال را در سرچشمه جستجو کن
خواهان خیر هستی خواهان مرتضی باش

حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟!
پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش

فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه
با یک سلام ساده الساعه کربلا باش

دنبال کبریایى؟! بى کبر و بى ریا باش           وقت اداى دینت فارغ ز هر ادا باش

راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است       وقت نظر گرفتن یک‌ گوشه بیصدا باش

وقتی که پشت این در پیغمبران نشستند         در کوی نیکنامان پیوسته خاک پا باش

هر منصبی که داری ، بیرون روضه داری       اینجا که پا نهادی ، تا میشود گدا باش

یک روز مثل مجنون ، یک روز چون زلیخا    هر روز دل ببند و هر روز ماجرا باش

گفتیم‌ رو سیاهیم گفتند پیش ما نه               گفتیم بى پناهیم، گفتند پیش ما باش

آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است    دیوانه ی حسین و مجنون مجتبى باش

سینه به سینه یادم دادند که بگویم                بابای من فدای یک تار موی باباش

آب زلال را در، سرچشمه جستجوکن           خواهان خیر هستی، خواهان مرتضی باش

حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟! پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش

فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه               با یک سلام ساده الساعه کربلا باش