قتل عایشه به دست معاویه
✅قاتل ام المؤمنین عایشه کیست؟ ⁉️
✅قاتل فرزندان خلیفه اول کیست؟
✅کدامیک را واجب الاحترام می دانید؟
✅معاویه یا عایشه ؟😭😂
ابوعروبه حسین بن محمدبن ابی معتبر مودودبن بن حماد سلمی حرانی که ازمورخان قرن سوم هجری است درکتاب اوائل الا شتباه آورده است :
معاویه درمدینه خطبه خواند ودر دفاع از جانشینی فرزندش یزید سخنرانی کرد ، عایشه لب به اعتراض گشود وسخنان تندی گفت ، ازجمله این که: ساکت شو وخاموش باش ! پدرت از لشگریان احزاب ودرصف دشمنان اسلام بود ، وبا رسول خدا مخالفت می کرد . خود نیز از طلقاء وآزاد شدگان پیامبر درفتح مکه هستی . برای آزاد شدگان وفرزندان آزاد شدگان روا نیست که تکیه بر خلافت زنند.حال چگونه فرزندت یزیدرا جانشین خود می سازی ؟ آیا خلفای پیش از تو برای فرزندان خود بیعت گرفتند؟ دراین امربه چه کسی اقتداء کرده ای ؟
معاویه خجل وشرمگین شد واز منبر پائین آمد، دشمنی عایشه ومعاویه آشکار ترشد ، ومشاوران معاویه به اوگفتند : کار را دریاب که اگر عایشه برتو گستاخی کند ، وملامتت نماید دیگران برتو خروج می کنند ، معاویه دو تن از یارانش ازجمله ابوهریره را باهدایا ی بسیار نزد عایشه فرستاد ، اما اونپذیرفت .
معاویه دستور داد درمحل اقامتش چاهی کندند ودرته آن نیزه های مسموم تعبیه کردند وروی آن را پوشاندند . سپس به عایشه پیغام فرستاد که ما توقع داریم ام المومنین با تشریف فرمائی خود مارا مفتخر سازد ، وقتی عایشه وارد شد معاویه اورا تکریم کرد وبه جایگاه ویزه راهنمائی نمود .
همین که عایشه درآن جایگاه نشست درچاه فرورفت ، وعایشه درون آن افتاد . معاویه سر درچاه برد وگفت : ای عایشه هنوز خام هستی ، باش تا پخته شوی . وعدگاه من وتو درچاه ویل است که درآنجا صحبت خواهیم کرد ، سپس دستور دادمرکب وغلام همراه عایشه را نیز بکشند ودرون چاه بیندازند ، وآن چاه را با آهک پرکنند.
تا مدتها مردم از عایشه خبر نداشتند ، ودر پی او بودند ، وگمان میکردند که او به یمن رفته است ، تا این که جریان کشته شدن او ومحل مدفون شدنش توسط نزدیکان معاویه فاش شد وبدین ترتیب ام المومنین به دست خال المو منین کشته شد . علماء اهل سنت این جریان را از پیروان خود پنهان می کنند ، ولذا مردم عادی اهل سنت خبراز چگونگی مرگ عایشه ندارند!
منابع دیگر : حبیب السیر ج1 ص 425 ، تشدید المطاعن ج16 ص 502، الاصابه ابن حجر عسقلانی ، ربیع الابرار زمخشری ، تاریخ حافظ ابئ نعیم.
معاویه سردر چاه کرد ه گفت : ای عایشه ! هنوز خام هستی ، باش تا پخته شوی ، وعده گاه من وتو درچاه ویل است که آنجا صحبت خواهیم کرد