1.روزی در حرم مطهر رد میشدم که مردی به بچه گفت «دیدی فضولی کردی مردمآزاری کردی خدا تو رو زد و افتادی»
این کار رو نباید به خدا نسبت بدیم کار منفی و بد و رفتار بد کردن رو به خدا نسبت ندهیم
نتیجهی عمل خودش بوده اگر بوده و اینو باید ما در تعابیر خودمان حساس باشیم و درست بیان کنیم بگیم دیدی نتیجهی کار فضولی تو این شد نه اینکه خدا این کارو کرد (هرچند در واقع در سلسله علل طولی خدا نیز هست)
نکته تربیتی بسیار مهم در باب تربیت توحیدی فرزند اینکه من وقتی میخواهیم بچه رو از کاری نهی کنیم، نگوییم ببین خدا چجوری زدت وقتی تو داداش رو اذیت کردی آبجی رو اذیت کردی خدا هم تو رو روی زمین انداخت خدا هم سرت رو زد به دیوار نتیجه این برخورد و گفتار ذهنیت بد بچه از خدا در دوران کودکی میشود
چرا که بچه هنوز قدرت تحلیل ندارد درس خداشناسی نخونده و نمیتونه بفهمد که این کار اختیاری بود و این عامل و باعثش خودش بود نه اینکه خدا کسی رو زده نه اینکه خدا میخواهد به کسی ظلم کند در ظاهرش ظلم به بچه است و منفی و بد پس مراقب جملات و تعابیر خود باشیم
2.این قاعده قرآنی است که باید انسان نسبت به پیشآمدهای ناگوار همیشه کارهای منفی رو به خودش نسبت بدهد و همیشه خودش رو مقصر بداند نه خدا را «ما اصابک من مصیبه فمن نفسک و ما اصابک من حسنه فمن الله» اگر لحظه ای به خودش واگذار شود انسان اهل خطر و خطا و لغزش است
3.همین نکته در ارتباطات و گفتگوها نیز باید رعایت شود که رفتار بد را به شخص مخاطب نسبت ندهیم
کارهای منفی رو ولو اینکه طرف خلافکار گنهکار است و اون کار بد و ناشایست و خلاف و غلط رو انجام داده نباید به او نسبت بدهد «شماها این کار غلط را انجام دادید شماها کار رو خراب کردید شماها درس نخوندید» بلکه بگیم «مایی که درس نخوندیم بگیم آنهایی که درس نخوندند موفق نشدند»
تنزیه کنید فرزندان خود را از رفتار منفی و بد تا رفتار بد از او دور شود
تبرئه و تنزیه کنید مخاطب را از رفتار منفی و بد تا رفتار بد از او دور شود
یک قاعده روانشناسی تربیتی