⚜ شیخ محمود شبستری رحمةاللهعلیه ⚜
ز خشم و شهوت و از حرص و کینه
تهی کن ای پسر امروز سینه
وگرنه در قیامت این چهارت
برآرند از دل و از جان دمارت
ز من بشنو؛ رها کن لَعْب و طیبَت
دهان خود بشوی از کفر و غیبت
پس آنگه روزه گیر از هر چه مَنهیست
اگر دانستهای ک«الصّومُ لی» چیست
به صورت، روزه ترکِ آب و نانست
به ترکِ دونِ حق، معنیش آنست
چو خواهی داشت روزه چشمْ درپوش
مکن غیبت وگر گویند منیوش
به کلّی از همه بدها حذر کن
چو بینی بد چو باد از وی گذر کن
نخوردن ز آب و نان: این روزه، عامست
ولیکن نزد خاصان، کارِ خامست
چو پرهیزی ز نمّامی و غیبت
ز سوگندِ دروغ و میلِ شهوت
بود این روزهٔ خاصانِ درگاه
خوشا وقت کسی کو داشت یک ماه
از آن پس روزهٔ خاص الخواص است
بگویم کاندر آن چه اختصاص است؟
ز دنیا فارغند از راهِ عزّت
ز عقبی نیز هم از عین حیرت
بجز حق هر چشان در خاطر آید
از ایشان در زمان، روزه گشاید
چنین دار ار توانی داشت روزه
وگر نه رو بخور در چاشت، روزه
تو زین هر سه که بشنیدی به گفتار
کدامینت پسند آید؟ نگهدار
بگویم مغزِ این جمله کدام است؟
که گر جز همچنان داری حرام است؟
به حق گیر و به حق دار و به حق خور
که سرّ روزه اینست ای برادر
کسی را باشد این معنی مسلّم
که ترک خود کند والله اعلم
به عیدیمان لباس عافیت ده
که در دنیا و عقبی عافیت به
چو از تحقیق یابی نور تحقیق
بدانی معنیِ ایّام تشویق
«کنزالحقائق» ص 21