دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن، قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
باز بوسیدم از این که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به هم دردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد آینه را می شکن
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا، سینه جدا، شانه جدا می شکند