لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین
حدیثی که عدم فهم درست ان دو فرقه ایجاد کرد!
این حدیث مهم را چگونه ترجمه و تفسیر کنیم که خلاف نباشد؟
برخی این وسط می مانند که صدر روایت میگوید:
جبر و اجبار از طرف خداوند بر انجام افعال بندگان وجود ندارد
همچنین خداوند افعال را به خود بندگان واگذار نکرده
پس
قضیه چگونه است؟
نه آن است و نه این
بلکه امری بین ایندو
اینکه تناقض گویی است چون در صدر گفت جبر و تفویض نیست
پاسخ:
با یک تحلیل ادبی ساده مشکل حل میشود
کلمه مطلقا و مانند آن بعد از جبر و بعد از تفویض در تقدیر می گیریم
یعنی جبر مطلق نداریم که همه کارها اجباری باشد برخی کارهای انسان مانند تپش قلب و مانند آن اجباری است
و برخی کارها مانند خیلی از تصمیم گیری ها اختیاری
اینکه گویی این کنم یا آن کنم
این دلیل اختیار است ای صنم
از طرف دیگر
تفویض مطلق هم نداریم یعنی برخی کارها به بندگان واگذار شده و برخی نه
پس حالا معنای امر بین امرین روشن میشود