راهکارهای برای موفقیت

راهکارهای برای موفقیت/برنامه ریزی/مهارتهای زندگی
1. الگوبرداری از انسانهای موفق مانند علما ورزشکاران و هنرمندان واقعی

       یکی از راهکارهای که راههای صعب العبور را هموار و آسان میکند الگوبرداری از انسان های موفق است.
2. صمت (سکوت با تفکر) درب نجات از هلاکت است.

    اگر آسایش و راحتی می خواهید، سکوت کلید آسایش دنیا و آخرت است!     بسیاری از مشکلات کلان و خرد در جامعه به نحوه سخن گفتن و سخنان بیجا برمی‌گردد!!

3. گسترش افق دید با کسب شناخت و دانشهای لازم

     آگاهی از مهلکات و منجیات انسان، لازمه رسیدن به سعادت است.
4. تفکرمحوری در همه کارها:

     بهنگام سخن گفتن در وقت خشم و یا موقع تصمیم گیری اول فکر بعد اقدام
5. گفتار استوار (قول سدید):

     سخنان سنجیده مایه موفقیت است.

      بسیاری از شکستها و بخصوص در ارتباطات از عدم دقت در گفتار نشات می گیرد!

6. ریشه یابی نقاط منفی و آسیبهای شخصیتی:

       وجود یک ویروس ناچیز یک هارد چند ترابایتی را از کار می اندازد.
7. پیشگیری و توجه و هشیاری نسبت به عواقب کار:

       مشورت و آینده نگاری و تدبیر باعث پیشگیری از عواقب سوء در کارها می گردد.
8. سلامت روانی ارمغان تغذیه مناسب:

      عسل، حجامت و غذاهای طبیعی از این قبیل است.

      همچنین پرهیز از داروهای شیمیایی و غذاهای بازاری و بسته بندی شده و مضر از لوازم سلامتی است.

تغذیه مناسب یعنی:

1.غذای مفید انتخاب کنید نه مضر

2.باندازه بخورید (اعتدال) پرخوری نشود

3.غذا را خوب بجوید

4.بهم خوری نکنید = سوء تغذیه

5. در زمان مناسب باشد = تا گرسنه نشدی غذا نخوری

اصول ارتباطی با جوانان 2

اصول ارتباطی با جوانان و نوجوانان 

راهکارها و ابزارهای جذب جوانان 

۵۴ راهکار جذب جوانان به مسجد و منبر و دین و دینداری

ادامه راهکارها:
26. مزاح و شوخی در چهارچوب قوانین شرع

اگر شوخی از حد بگذرد یا اینکه استاندارد نباشد، پیامدهای سوء دربر خواهد داشت
27. خوش خلقی

مایه جذب مشتری است
28. ارتباط بدنی:

مصافحه معانقه دست روی شانه او گذاشتن احساس صمیمیت می کند
29. خودسازی:

همه آدم خوب را دوست دارند بگذریم از اینکه شرط تاثیرگذاری سخن در دیگیری عمل خود آمر به معروف است سخن چون از دل برآید بر دل نشیند
30. علمیت و روشمند و هنرمند بودن:

اگر مبلغ عالم و ملا و باسواد باشد و هنرمند پذیرش زیاد میشه
31. تغافل:

کتمان اسرار گناهان او را به رخ او نکشیدیم
32. احوالپرسی

کلاس چندمی چکار میکنی چه خبر
33. مقبولیت و محبوبیت نزد او

با درستکار بودن و دلسوزی برای او و دوستی با او
34. همبازی شدن

در امور ورزشی و بازیهای سالم
35. گره گشایی از کارهای او:

وقتی ببیند در زندگی او تاثیر داشتید جذب می‌شود
36. ابزار منطق

استدلال به ادله عقلیه نه نقلیه
37. ابزار عاطفه و احساس

محبت کردن
38. زبان غیر مستقیم

 در قالب داستان و بدون توجه خطاب سخن به او
39. ابراز محبت و معرفت نشان دادن:

کاری که او توقع نداشته برایش انجام دهیم
40. به خط قرمزهای او احترام بگذارید
41. فهم و درک شرایط او

شرایط شخصیتی و خانوادگی و معیشتی
42. خود را در موقعیت او قرار دادن

توقع بیش از اندازه از او نداشتن
43. عدم شکنندگی

انعطاف پذیری برخوردهای ما با جوان
44. منفعل نبودن

در برابر او فعال باشیم و ملایم
45. مسئولیت دادن به مخاطب

یکنوع شخصیت دادن به جوان است
46. تذکر دادن توانائیها و استعدادهای او
47. پرداختن به موضوعات که او دوست دارد

مطالب و مسائل که دغدغه ندارد یا باید بیان نشود و یا ابتدا باید ایجاد احساس نیاز بشود و سپس بیان شود
48. توکل و توسل قبل از تبلیغ چهره به چهره
49. تفریحات سالم را تحریم نکنیم
50. اصلاح و پرداختن به واجبات و محرمات نه مستحبات و موضوعات فرعی
51. ما مبلغین موفقیت را از خدا بدانیم نه از خود

والله الهادی لا نحن و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
52. نیمه پر لیوان را ببینیم

توجه به توانائیها او و زمینه های رشد در او

53. جوان را سرزنش نکن

حدیث داریم افراط در ملامت آتش لجاجت را برمی افروزد
۵۴.هر چه که به کام او تلخ باشد قاطع ارتباط است

اصول ارتباطی با جوانان و نوجوانان

اصول ارتباطی با جوانان و نوجوانان 

راهکارها و ابزارهای جذب جوانان 

۵۴ راهکار جذب جوانان به مسجد و منبر و دین و دینداری
1. احترام به شخصیت مخاطب جوان:

کوچکترین بی حرمتی قاطع و مانع ارتباط می گردد
2. آنها را در تصمیم گیری ها آزاد بگذارید ولی راهنمایی بکنید

جملات سئوالی یک نمونه از این راهبرد است بجای جملات تحمیلی یا القاء کننده
3. مثبت گرا بودن:

در گفتار و رفتار نسبت ندادن کارهای منفی به او و زیبا سخن گفتن مانند تو میتوانی
4. مهربانانه سخن گفتن

بی تفاوت یا با گارد سخن نگوییم (حس کند که هدف من دلسوزی و کمک کردن به اوست)
5. اصلاح برداشتهای غلط یا ناقص خود (مبلغ) از جوانان:

جوانان معاند و مشکل دار نیستند اگر اشتباهی یا بی احترامی به روحانیت یا دیگران داشته باشند از روی نادانی است.
6. به دوستان او احترام بگذارید
7. چخان کردن

انگیزه بده حس امیدواری را در او زنده کن
8. هدیه دادن جایزه دادن

ولو باندازه یک شیشه عطر و یا یک کتاب و یا ...
9. بطور کلی خوشحال کردن و ادخال سرور

مشکلات تحصیلی معیشتی شخصیتی و خانوادگی او را در حد امکان حل نمودن و یا مزاح استاندارد
10. گذشت از اشتباهات او:

با جوان قهر نکنیم روی ترش نکنیم
11. توجه به شرایط فضای ارتباط (زمان مکان و شرایط جوی و ..)

اگر  زمان مناسب نیست مطلب ذبح می شود ابراز نکنید
12. توقع و انتظار باندازه از جوان داشته باشیم

روز اول جذب همه احکام و معارف را به او تحمیل نکنیم
13. رعایت حد و مرزها

از افراط و تفریط درباره او پرهیز کنیم
14. اعتدال در محبت کردن نه افراط و نه تفریط
15. تذکر و نصیحت بموقع

نه موقع کار خلاف و حین انجام گناه مثلا هنگام خوشحالی او نه موقع خشم و عصبانیت
16. مهارت جدل و مناظره

اگر در جدل مهارت داشته باشید می‌توانید هر مخاطبی را مجاب کنید 😊💫
17. مقدمه چینی:

بدون مقدمه چیزی نگو

ما برای وصل کردن آمدیم    نی برای فصل کردن آمدیم
18. به زبان مخاطب سخن گفتن:

با اصطلاحات و فرهنگ لغت صنف جوان مانند اصطلاحات کامپیوتری سخن گفتن
19. ساده گیری احکام و لحاظ مراتب دیندار شدن

نمی خواهیم یکشبه علامه طباطبایی ره بشوند
20. تشبیهات و تشبیه معقول به محسوس

(رک:کلیدواژه تمثیلات در همین وبلاگ)
21. ابزارهای جذاب سازی

مانند معما و داستان و ... بکار ببریم
22. آشتی دادن با والدین و اقرباء اگر با آنها مشکل دارد

یکی از خدمات ارزنده و تاثیرگذار تبلیغی، اصلاح روابط پدر پسری یا دختر مادری است.
23. رفاقت با جوان حتی با گناهکار

خودت را از جوانان گنهکار بالاتر نبین بلکه با آنها رفیق شو
24. مخاطب شناسی

آشنایی با فضای ذهنی او چه خوابها چه الگوها چه فیلمهایی می بیند؟ و ...
25. اصل تدریج در آموزش معارف به او

در دعوت به نماز ابتدا باید گفت: در وضو گرفتن برای نماز ابتدا مسح روی کفش بعد روی جوراب بعد روی پا

26. تلقین مثبت

در گفتار وقتی با انها سخن میگویی حرفهای خوب بذار تو دهانشون

27. بهادادن

تو میتوانی ذهن شما و استعداد شما خوبه در رشته ... میتوانی تاثیرگذار باشی در فلان هنر تخصص داری

بقیه موارد در شماره ۲ اصول ارتباطی با جوانان و نوجوانان انشاء الله 

راهکار حرکت به سمت خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ قَضى‏ رَبُّکَ‏ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً (23) اسراء

عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِیحٍ إِلاَّ قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَهَلْ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ حَیٌّ قَالَ أَبِی قَالَ فَاذْهَبْ فَبِرَّهُ قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَوْ کَانَتْ أُمُّهُ (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل) 

احترام به پدر و مادر این همه می تواند برش داشته باشد بخصوص مادر کانون محبت و عاطفه است انسانی که غرق در منجلاب و باطلاق گناهان است را از این باطلاق نجات بخشد.

هرکس زیر پای مادر را ببوسد گویا آستانه درب خانه خدا بوسیده باشد!

همه این احترامات که در احادیث و آیات وارد شده برای مادر ظاهری است حال چه برسد به مادر روحی و معنوی!

 وجود انسان دو بعد دارد روح و جسم اصل وجود او روح و باطن اوست نه جسمش چون جسم او از بین می رود در قبر ولی روح او پاینده است.

پس روح بسیار مهمتر از جسم اوست

بنابراین به همین تناسب مادر روحانی از مادر جسمانی انسان مهمتر است.

حضرت صدیقه طاهره انسیه حوراء فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر همه ما هستند مادر گیتی هستند

به چه دلیل؟

برای اینکه حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید:  

"انا و علی ابوا هذه الامه" حال پدر امت بفرماید فاطمه مادر من است

اگر همه یک میلیارد و هشتصد ملیون جمعیت مسلمانان باید فدای پدر خود شوند و خود پدر هم که فدای مادر خود است (ام ابیها) چرا که چندین بار فرمود "فداها ابوها"
کسیکه فداها ابوها است همه فرزندان امت باید فدای او شوند!
هر وقت بچه کار اشتباهی انجام دهد میرود پیش مادر تا شفاعت او را نزد پدر بکند

ما هم بریم نزد مادر خود مگر نمی گی گناهانم زیاده ناامیدم از زندگی گره تو کارم افتاده پیشرفتی در کار و درسم حاصل نمیشه
خب خدا راه را نشان داده ان اشکر لی و لوالدیک
تمام خوشبختی ها برای کسیکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسد لیله القدر
شما همیشه میگوئید رضای امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ولی خود امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می فرماید رضای مادر
چرا چون رضی الله رضی الوالدین
ماه رجب ماه ولایت، شعبان ماه نبوت، رمضان ماه خدا، جمادی الثانی مقدمه رجب و ولایت

اگر میخواهی به خدا برسی راهش پیامبر صلی الله علیه و آله است

اگر میخواهی به حضرت رسول برسی راهش و بابش امیر المومنین است

اگر میخواهی به ولایت و امیرالمومنین برسی راهش جمادی الثانی و حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است!

یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ، فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً، وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ، وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ، فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا، لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ

یا فاطمه اغیثینی

 

من گرچه گنهکار و بد هستم، زهرا (سلام الله علیها) 

   مسکین درت بوده و هستم ، زهرا(سلام الله علیها)

 

ای رشته چادرت مرا دستاویز            

  دامن مکش از کرم ز دستم زهرا     

ابزار:

مقایسه

تحول در زندگی چگونه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

تحول در زندگی چگونه؟

برای اینکه در زندگی خود تغییر و تحولی ایجاد کنیم چه مهارتهایی لازم است؟

یکی از این مهارتهای آینده ساز، برنامه ریزی است.

اگر بخواهیم برای زندگی خود برنامه بریزیم چه باید بکنیم؟

چه مراحلی دارد؟

مراحل برنامه ریزی عبارتند از 

     1. بررسی وضع موجود 

    2.بررسی وضع مطلوب

    3. برنامه (راهبرد و راهکار)

چه موضوعاتی برای برنامه ریزی در اولویت اند؟

مشخص است تاثیر گذار ترین موضوعات و مهمترین آنها 

یعنی باور های شخصیتی که حکم شناژ و زیرساخت برای شخصیت انسان را دارند!

در جدول ذیل برخی از این باورها بهمراه درمان آنها آمده است.

مافوق آرزوی خوبان عالم

بسم الله الرحمن الرحیم 

یکی از آرزوهای بلند خوبان عالم
آنست که از خداوند می‌خواهند که به آنها محبت خود را بدهد

آنها خواهان محبت خدایند تا اهرم محبت آنان را به سمت معشوق بکشاند تا به غیر او مشغول نشوند
یعنی دوست داشتن خدا، خود یکی از شاخص‌های موفقیت است
حال چه کسی در خواب شبش می‌تواند ببیند که نه اینکه او خدا را دوست بدارد

بلکه خداوند عالم او را دوست بدارد
چه کسانی را خداوند متعال دوست می‌دارد؟

 خوشا بحال این انسان‌های بلند پرواز! به کجاها رسیده‌اند؟!
قرآن کریم این افراد را معرفی می‌کند
۱.نیکوکاران
وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ [195]
سوره البقرة

احسان و نیکوکاری گاهی به انجام کار خوب است و گاهی به درستکار و به تعبیر عامیانه به تمیزکار بودن است.
۲و۳.اهل بازگشت و اهل پاکیزگی
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ [222]سوره البقرة
۴.پیروان راستین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ [31]سوره آل عمران

دلداده خدا

عشق و محبت به خدا (معشوق حقیقی عالم)
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند          فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                  دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

دلدادگی حضرت شعیب علیه‌السلام به خدا
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده فرمود:حضرت شعیب علیه‌السلام به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد، خداوند او را بینا کرد،

باز آن قدر گریست تا نابینا شد، ‌باز خداوند او را بینا کرد،

برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریست که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد،

در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد:
«ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه می‌دهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم.»
شعیب علیه‌السلام عرض کرد:
«اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکَیتُ خَوْفاً مِنْ نارِکَ وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِکَ، وَ لکِنْ عُقِدَ حُبُّکَ عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراکَ؛

ای خدای من و ای آقای من! تو می‌دانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه می‌کنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل ) بنگرم

و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم، و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری.»
خداوند به شعیب فرمود:«اکنون که دارای چنین حالتی هستی به زودی کلیم و هم سخن خودم موسی علیه‌السلام را خدمتگزار تو می‌کنم.» 
  پس از آن حضرت موسی علیه‌السلام بیش از ده سال چوپان حضرت شعیب علیه‌السلام گردید.

علل الشرایع ص ۵۷ بحار الانوار ج۱۲ ص ۳۸۱
عشق خدا با هستی انسان چه می کند؟

که خواب و خور را از انسان می رباید
حضرت موسی علیه السلام وقتی که برای مناجات و راز و نیاز با خداوند عالم به کوه طوررفته بود

 چهل روز نه غذا خورد نه آبی آشامید و نه ...

أللهم أذقنا حلاوه محبتک و عشقک و عبادتک ومعرفتک

روش دعوت به نماز 3

 

بسم الله الرحمن الرحیم

در مطلب قبل راهکارهای برای دعوت جوانان به نماز ارائه شد اکنون ادامه روشهای عملیاتی

 

1.      ابزار های تربیتی مثبت مانند تشویق را جایگزین تنبیه کنیم

دشمن با اهرم های لذت بخش فرزندان ما را به کفر و فساد دعوت می‌کند ما با عوامل زجر آور

2.      روشهای دعوت به خوبیها را بروز رسانی کنیم

 روشهای قدیمی را فقط در جای خود استفاده کنیم و دائم آنها را تکرار نکنیم

3.      روشنگری داشته باشیم

در غیر وقت نماز در طول روز با فرزند صحبت کرده و انس بگیریم در ضمن گفتگو معارف نماز را منتقل کنیم

مضرات ترک نماز و فوائد انجام آن را برای او بگوئید

4.      رفیق باشیم با فرزند:

پدر با پسر رفیق باشد تا با او درد دل کند و بهتر ارتباط برقرار کند و مادر با دختر رابطه عاطفی و رفاقت برقرار کند

5.      موقعیت شناسی:

در طول روز با جوان خود کشتی بگیرید و یا مچ بیاندازید بعد معارف نماز را برای او توضیح دهید

6.      موقعیت سازی:

 خودتون رو در جای مخاطب و موقعیت کنونی او قرار دهید و شرایط او را فضاسازی کنید بعد با او سخن بگوئید مثلا در حالت خواب، خوابهای خوش ببینی آدمهایی که نماز می خونن خوابهای خوب می‌بینند

7.      غیرمستقیم او را با یک روحانی خوش فکر باسلیقه آشنا کنید

8.      مشورت بگیرید:

از عاقلین و افراد با تجربه و متخصصین یعنی روحانیت فهیم و مشاورین مورد تایید

9.      توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام

10.  دعا برای اصلاح فرزند

11.  نذر کردن:

    برای اصلاح فرزند بدون اینکه او خبر داشته باشد

12.  شروع غیرمستقیم:

اول ارتباط و انس بگیرید بعد وارد اصل مطلب بشوید

13.  بعد از اینکه همه راهکارها را به درستی و با تمام مراحل و شرایط انجام دادید و نتیجه ای حاصل نشد اگر دیدید هیچ راهکاری پاسخ نداد یه نیم نگاهی به لقمه ای که به فرزند خورانده اید بیافکنید شاید لقمه حلال نبوده است(لقمه حرام یا شبهه بوده است)

اگر استفاده داشت و خواستید تشکر کنید

از طریق نظر گذاشتن در ذیل مطلب می‌توانید این کار را انجام دهید

رازهای موفقیت در سیره امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام

رازهای موفقیت در سیره امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام
رازهای موفقیت را باید در شخصیت های کم نظیر جستجو کرد!
در بخش ارتباط با خدا:
حضرت بگونه‌ای با کتاب رازهای سعادت انسان کتاب خدا مانوس بودند که وارد شده است،
گاهی هر سه روز یک بار ختم قرآن می‌کرد و می‌فرمود: اگر بخواهم می‌توانم در مدّتی کمتر ختم کنم، ولی از هیچ آیه‌ای نمی‌گذرم مگر اینکه می‌اندیشم کجا و درباره چه چیزی نازل شده است.
راه دیگر ارتباط با منبع بی نهایت خیرات یعنی خالق هستی نماز است
حضرت به قدری اهل نماز بودند که وارد شده است
نماز شب و نماز شفع و وتر و نافله صبح را هیچ وقت چه در سفر و در چه در حضر ترک نمی‌کرد.

در بخش ارتباط با مردم و اخلاق معاشرت:
ابراهیم بن عباس چنین گفت:
«هرگز ندیدم امام رضا علیه السلام به کسی یک کلمه جفا کند، و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند تا سخن او به آخر می رسید، و ندیدم که حاجتمندی را در حد امکان، رد نماید.
احترام به کرامت انسان
در نگاه مکتب، انسان شرافت خاص دارد. حرمت نهادن به جایگاه والای انسان در سیره اولیای الهی یکی از وظایف  به شمار می‌رود.
مردی از اهالی بلخ می‌گوید:
در سفر امام رضا به خراسان همراهش بودم. روزی سفره غذا طلبید و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر سفره نشاند. گفتم: جانم به فدایت، کاش برای اینان سفره‌ای جداگانه قرار می‌دادی! فرمود: دست بردار! خدا یکی است، پدر و مادر همه نیز یکی است، پاداش قیامت هم بسته به اعمال است.
سئوال از امام:

زنجیرهای پرواز

بسم الله الرحمن الرحیم

مهارت خود شناسی/مهارت مخاطب شناسی/لایه های شخصیت/باورهای غلط

بعضی ها می گویند ما چرا پیشرفت نمیکنیم چرا اینقدر عقب مانده ایم چرا مثل بقیه در رشته کاری یا تحصیلی مان موفق نیستیم؟

برخی از عوامل در رکود کاری یا تحصیلی یا شخصیتی را باید در زنجیرهای زیر دنبال کرد:

افکار و باورهای غلط که عبارتند از:
۱.فروشندگان بگویند هر چه میتوانی از این مردم باید سود گرفت باید این مردم را پوست کند
۲.کسی که در جایی مسئولیتی قبول کرد (کارگران و مسئولین و..) بگویند (ولش کن همینطوری بزن بره)

کار را از سر وا کردن در خدمات و کارهای ساختمانی و تولیدی ها و اداره جات، حاکی از نبود وجدان کاری است.

و نبود وجدان کاری حاکی از نبود انسانیت

۳.ثروت هدف است

اگر ثروت و پول را هدف انگاشتیم