مردم و شورا می دانند که:
۱.طلبه مبلغ نیز زندگی دارد و چه بسا درآمد دیگری ندارد پس کم نمی گذارند
۲.هدیه به مبلغ دین خدا، هدیه به خود خداست
۳.اگر ما قیمت کلمات گهربار ائمه اطهار و قرآن را بدانیم هرآینه قدرت بر ادای پاداش این گوهرها را نداشتیم
٤.کار فرهنگی برای محل از هرگونه کاری لازم تر است و اگر مدیر فرهنگی فعال و خوش فکر و جذاب برای جوانان پیدا کردند، به هرقیمتی که شده او را نگه می دارند
٥.از آنجا که هیچ عملی در این عالم حساب شده گتره و بی مزد نیست
هرگز از مبلغ توقع کار فرهنگی بدون هدیه ندارند.
۶.حساب عموم طلاب از حساب دولتمردان ملبس به لباس روحانیت جداست پس آنها چیزی ندارند مثل عموم مردم
۷.اگر گوهر معارف که مبلغ برای ما و فرزندان ما به ارمغان آورده، قیمتی است، پس اگر نداریم به او هدیه بدهیم قرض کنیم و مبلغی در خور این گوهرها به او بدهیم!
۸.او پیش خداوند عزیز است پس هدیه را با کمال احترام به او تقدیم میکنیم نه با بگونه ای که او احساس خفت و خواری بکند.
۹.من حاضرم یک طلبه خوش فکر و تاثیرگذار را تامین کنم تا او با فراغت بال به امور درسی و تبلیغی اش بپردازد بدین صورت من به اسلام خدمت شایانی کرده ام!
مبلغ میداند که:
۱.تبلیغ شغل انبیاء است و بسیار شریف و هیچوقت حاضر نیست آنرا با مال دنیا عوض کند
۲.هدیه مردم تمام مزد تبلیغ او نیست
بلکه اجر اصلی نزد خداست
۳.تعیین میزان پاکت، از شان طلبه و لباس روحانیت میکاهد و نرخ تعیین نمیکند الا ما خرج بالدلیل
۴.مزدی که خدا برای عزیزان خود یعنی مبلغین میدهد به مراتب بالاتر و بیشتر است چرا که آنها از عزیز خدا «قرآن» تبلیغ میکنند.
۵.اکرم نفسک عن کل دنیة مطالبه هرگونه پرداخت مالی ممکن است به خوار شدن مبلغ بینجامد پس از آن دوری گزین
البته گرفتن هدیه بلا اشکال است و گریزی از آن نیست منتهی بگونه ای که به کرامت و شخصیت انسان، آسیبی نرسد