گر تو را از غیب چشمى باز شد با تو ذرّات جهان همراز شد
نطق آب و نطق خاک و نطق گِل هست محسوس حواس اهل دِل
جمله ذرات عالم در نهان با تو گریانند روزان و شبان
گر سمیعیم و بصیر و با هُشیم با شما نامحرمان ما خامُشیم.
مولوی