تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه

روشمندسازی تبلیغ دینی و دقیق سازی مهارتهای تبلیغ

تبلیغ هنرمندانه
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مطبوعِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود
تبلیغ دین بدون ابزارها و مهارتهای لازم بصورت دقیق و شفاف اثرگذار نمی باشد. رسالت این وبلاگ شفاف سازی مهارتها و الگوریتم سازی فن خطابه و دیگر مهارتهای لازم تبلیغ است.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

اطلاعات سوخته
اون بازپرس فیلم گاندو میگفت اطلاعات اگر در زمان مناسب ندهید هیچ ارزشی نداره
مثل تصمیم گیری بموقع سر دو راهی های زندگی
اگر تصمیم نابجا بگیری دیگه بعد از اون
معلوم نیست چه عاقبتی داشته باشید
اگر بعد از آن تصمیم درست بگیری دیگه یا اصلا فایده نداره یا بسیار اندک

در خانه ای که ذکر شه کربلا رود
زان خانه نور سوی عرش علا رود
کن درد خود دوا به عزاخانه حسین
باید که دردمند به دارالشفاء رود
شک نیست برق خرمن روحانیون شود
آهی که سوی عرش برین زین عزا رود
البته میشود به در دوست مستجاب
نام حسین چون بر زبان در دعا رود
جز اهل کوفه هیچ شنیدی ز میزبان
برمیهمان علانیه جور و جفا رود
وز ظلم میزبان به لب شط زمیهمان
فریاد العصش ز زمین بر سما رود
از درگه حسین نتابد صغیر روی
درویش زآستانهء مولا کجا رود

شاعر مخلص اهل البیت محمد حسین صغیر اصفهانی

ذاکرین اهلبیت علیهم السلام بیماران کرونایی التماس دعا دارند

حضرت علی اکبر در زیارت ناحیه
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ

در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست

گویی درست، شیشه عمر پدر شکست

پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد

پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست

تا شد سپر به تیغ، سر شبه مصطفی

سر شد دو تا و ،‌ رونق شق القمر شکست

شد تا سر شکسته ز زین سرنگون و لیک

با آن شکست، داد به بیدادگر شکست

سر سبز شد به اشک نهالم و لیک خصم

تا خواست این درخت برآرد ثمر، شکست

مادر در انتظار، و زین بی خبر که تیغ

از تو سر و ازو دل و از من کمر شکست

آن دست بشکند که سرت را شکست و یافت

پای امید مادر خونین جگر شکست

صیاد دون به داغ تو او را ز پا فکند

از مرغ دل شکسته، چرا بال و پر شکست

با اشک چشم، ریخته شد طرح این رثاء

زان این سروده قیمت درّ و گهر شکست

انسانی

‍ اصلا رقیه نه ، مثلا دختر خودت؛
یک شب میان کوچه بماند ،چه میشود؟

اصلا بدون کفش ،توی بیابان ،پیاده نه !!!
در راه خانه تشنه بماند ،چه میشود ؟

دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش ،نه !
تنها به زور گوشواره بگیرد ،چه میشود؟

گیریم خیمه نه ،خانه و یا سرپناه ،نه !
یک شعله پیرهنش را بگیرد،چه میشود ؟

در بین شهر ،توی شلوغی ،همیشه ،نه !
یک شب که نیستی ،بهانه بگیرد ،چه میشود؟

اصلا پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ،
تشنه مقابل چشمش بمیرد ،چه میشود ؟

دست گناهکار مرا روز رستخیز ،
یک دختر سه ساله بگیرد ،چه میشود ؟

•••التماس دعا•••
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
شب سوم محرم _شب زیارتی بی بی رقیه جان💔

لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین
حدیثی که عدم فهم درست ان دو فرقه ایجاد کرد!
این حدیث مهم را چگونه ترجمه و تفسیر کنیم که خلاف نباشد؟
برخی این وسط می مانند که صدر روایت میگوید:
جبر و اجبار از طرف خداوند بر انجام افعال بندگان وجود ندارد
همچنین خداوند افعال را به خود بندگان واگذار نکرده
پس
قضیه چگونه است؟
نه آن است و نه این
بلکه امری بین ایندو
اینکه تناقض گویی است چون در صدر گفت جبر و تفویض نیست
پاسخ:
با یک تحلیل ادبی ساده مشکل حل می‌شود
کلمه مطلقا و مانند آن بعد از جبر و بعد از تفویض در تقدیر می گیریم
یعنی جبر مطلق نداریم که همه کارها اجباری باشد برخی کارهای انسان مانند تپش قلب و مانند آن اجباری است
و برخی کارها مانند خیلی از تصمیم گیری ها اختیاری
اینکه گویی این کنم یا آن کنم
این دلیل اختیار است ای صنم
از طرف دیگر
تفویض مطلق هم نداریم یعنی برخی کارها به بندگان واگذار شده و برخی نه
پس حالا معنای امر بین امرین روشن می‌شود 

امام حسین علیه السلام در کجای قلب و زندگی ما جای دارد؟

فقط موقع آب خوردن به یاد حضرت می افتیم

 یا فقط موقع قسم خوردن و وقتی که گیر می‌کنیم از اسم حضرت خرج می‌کنیم؟!

یا اینکه سالی یکبار فقط در محرم فقط مداحی و روضه حضرت را تو ماشین گوش می دهیم؟

یا اینکه وقتی کارمون گیر کرد و حاجتی داشتیم می رویم درب خانه حضرت و توسل می‌کنیم؟

کی و کجا باید به یاد حضرت باشیم؟

اگر یاد خدا برای همه‌جا و همه‌وقت است

و یاد امام حسین علیه السلام یاد خداست

پس برای همیشه و همه‌وقت شارژگیری لازم است!

نعمت ولایت مثل خورشید است چه متوجه باشیم چه نه

 از آن نعمت بهره می بریم

گیاهان بدون نورگیری رشد نمی‌کنند!

ما هم بدون توجه امام حسین علیه السلام رشدی نخواهیم داشت!!

حسین علیه السلام برای همیشه و همه‌جا

 

اشعار گودال قتلگاه

*

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها

***

یا اخا، جانم فدای لحظه های آخرت

ناله از دل می کشیدم با نگاه پیکرت

شمر ملعون آمد و سر را بریده از قفا

مادرت زهرا شده زائر به بالای سرت

یک طرف افتاده سر امّا ببین شیبُ الخضیب

آن طرف افتاده جسم نازنین و اطهرت

من کجا،مقتل کجا،کرب و بلایت یا حسین

هر طرف دیدم حسینم، آیه های پرپرت

جان من،اهل حرم در شور و شین افتاده اند

مانده ام من با نواهای لطیف دخترت

از عطش، طفلان تشنه ،حسرت ساقی خورَند

یک صدا نجوایشان شد،خوش به حال اصغرت

ارباً اربا شد علی اکبر وَ مویت شد سپید

بر سر و سینه زدی در پیش جسم اکبرت

من چه گویم در غم هجر تو ،ای سرو رشید

تو که رفتی عاقبت بیچاره شد این خواهرت

جمله آخر وَ دیگر بس کنم این ناله را

جان زهرا،قاتلم گشته غم آب آورت

آیا در اسلام چیزی بنام شئونات و محافظت و رعایت آن داریم؟؟

قضیه شئونات دامنه گسترده ای دارد

برخی میگویند:

پایین شهر با شأن ما نمی سازد باید بریم بالاشهر زندگی کنیم!!

این شئونات توهمی است و باید انسان از این بندها و زنجیرهای اوهام رهایی پیدا کند!!

اما اگر همین نقل مکان زندگی برای هدف عقلی یا شرعی باشد اشکالی ندارد مثلا واقعا برای نزدیک بودن به حرم امام رضا علیه السلام به مرکز شهر منتقل میشود اشکال ندارد بلکه رجحان دارد

اما شئونات صحیح هم در اسلام داریم که از آن احیانا تعبیر به مروت می شود

اگر منظور از حفظ شأن، حفظ شخصیت و کرامت انسانی است درست است!!

انسان نباید در مرای و منظر مردم کاری خلاف عرف و شرع بکند که مضحکه خاص و عام بشود

لباس شهرت که باعث جلب توجه مردم میشود نپوشد

عموم مردم بخصوص طلاب و انسان های موقر نباید در بین راه چیزی بخورند

کارهای مشمئز کننده جلوی مردم انجام ندهند

مثلا با شأن یک انسان مذهبی نمی سازد که به مجالس لهو و لعب برود

با شأن یک انسان عزیز نمی سازد که تکدی گری کند و ذلت برای خود بخرد

در شأن شما نیست که با خانم یا فرزندان یا دیگران بگومگو بکنی چون شما برتر ازآن هستی

در شأن شما نیست که به دیگران بی ادبی کنی چون شما انسان بزرگواری هستید

در شأن شما نیست که فحاشی کنی چون فحاشی توحّش است

در شأن شما نیست که مردم آزاری کنی چون شما همه اعضای یکدیگرید و درد او درد توست

در شأن شما نیست که در هنگام رانندگی حق دیگران را ضایع کنی چون به قوانین احترام میگذاری

بسم الله الرحمن الرحیم

روش تحلیل روایات/توجه به نوع معنای مراد

گاهی اگر کلمه بمعنای حقیقی گرفته شود، معنا غلط یا ناقص می‌گردد؛ مانند روایتی که می‌فرماید: در آخرالزمان "مومن باید گرگ باشد تا گرگان او را ندرند!" این تعبیر مجاز است و اگر حقیقت باشد با مسلمات دینداری در تضاد است.

این تعبیر حکایت از هشیاری در برابر رفتارهای دیگران دارد و به این معنی نیست که مومن نیز مانند دیگران به جان مردم بیفتد و حق آنها را بخورد و ظلم کند![1]

 

 

[1]ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، 1404 / 1363 ق‏، جامعه مدرسین، دوم ، ص 54

وقتی به طوس جا به کنار تو می کنم
احساس وصل حق به جوار تو می کنم

در بین خلق از همه با آبرو ترم
چون کسب آبرو زغبار تو می کنم

یک حج به نامه عملم ثبت می شود
با هر قدم که رو به دیار تو می کنم

با اشک خجلت آمده ام در حریم تو
این است گوهری که نثار تو می کنم

بر یازده امام چو دلتنگ می شوم
می آیم و طواف مزار تو می کنم

احساس می کنم که میان ملائکم
آن لحظه ای که جا به کنار تو می کنم

تا بوی گل بگیرم و عطری پرا کنم
خارم ولی هوای بهار تو می کنم
در دیده ام حقیقت حق جلوه می کند
چون با خیال سیر عذار تو می کنم
من (میثمم)که در همه جا یا ابالحسن
مدح تو ونیا و تبار تو می کنم

غلامرضا سازگار
زیارت امام رضا علیه السلام = زیارت خود خداوند